تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

خوش باش دمی، که زندگانی این است.

میدونید عاشق همتون هستم یا نمیدونید؟؟؟

نظرات 18 + ارسال نظر
نازی شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:20 ب.ظ

مست کردی باز؟

من؟؟؟استغفرا...

آنا سنندجی شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:47 ب.ظ

نمیدونیم

حالا که میدونی

:( شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:52 ب.ظ

عاشق من هم هستی عایا؟
ترسیدم اسمم (مجازیمو) رو بنویسم اخه قرار بود تا ابد کامنت ندم.و یه جورایی بیرون شدم :(
اما الان با دیدن خرداد 95 توی ارشیو ماه تولدمه چنان ذوق کودکانه ای در من شکفت و دیدن این پست که چند دقیقه ای از نوشتنش در سایت نگذشته.دوس دارم اولین کامنت اولین شب خرداد مال من باشه.چون 12 روز بعدش متولد میشم.
و جالب تر از اون اینکه امروز برای پیدا کردن یه جمله و مظلبی که مد نظرم بود از وبت مجبور شدم نصف ارشیو رو دوباره بخونم و چرخی بزنم و محو بشم در خاطرات.و اینکه در نهایت بیخیال اون مطلب شدمو و پیداش نکردم اما در عوضش کلی پست هایی خوندم که تا اون موقع ندیده بودم ...و در نهایت در بین این نوشته ها یه پسرک مهربون پنهان شده بود.
اما نمیدونم چرا گاهی مهمانش را گرامی نداشت و این اواخر کمی بد اخلاق شد با مهمونش.
و اینکه تا ابد دو سوال همیشه در ذهم خواهد ماند که الان هم نمیشود پرسید اینجا.اما خیلی دوس دارم این دو تا سوالمو یه روزی ازش بپرسم.
در اخر شب بهاریتون بخیر.بدونید همیشه دوستتان داشتم و دارم این وبلاگ را و شما را و دل کندن از ان بسی سخت است.
دلتگتان همیشه میشومم.و به یادتان هستم.
خداحافظ.

خیره ایشالا

آنا سنندجی شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:54 ب.ظ

راستی من اون آنا که میگن نیستم بخدا

کدوم آنا؟؟؟

رهگذر یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:49 ق.ظ

عاشق من یکی نباش

ببخشید

:( یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:53 ق.ظ

جواب سوالم یادتون رفت.
. میشه بدونم ایا من هم جزو خواننده های خوبتون که دوسشون داشتین بودم؟(همین برام کافیه فقط.تا خودمو ببخشم. و اسوده برم)
دلم میخواد گذشته رو فراموش کنم و از من مهربونی و تصویر یه خواننده خوب رو به یادگار داشته یاشین تا همیشه.
و بدونید هیچوقت قصد بدی نداشتم.وهمیشه دوستون داشتم واقعا. اما نشد که بشه :( سرنوشتم اینجا کوتاه بود.دست منم نبودواقعا.همین.منو ببخشین پلیز.کینه ای ازم نداشته باشین.بدونید همیشه هدفم کمک به شما بود اینجا.و همدردی باهاتون.همیشه هم راس گفتم وواقعا جریانات اون کامنتای تقلبی کار من نبود.من اینجا رو از ته قلبم دوس داشتم و دارم اگر غیر این بود دل کندن ازش اسون بود.ولی هنوزم خاموش میخونم.و روزی چند بار سر میزنم حتی.
و نمیدونم چرا یه نفر همیشه اینجا باهام بد بود که دست اخرم به هدفش رسید و باعث اخراجم از اینجا شد.

+اون دو تا سوالمم خب خیلی دلم میخواد میپرسیدم .میشه بپرسم؟

بپرس

:( یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:16 ق.ظ

امشب شب عید و شب عزیزی هست.ازتون میخوام به همین شب عزیز صادقانه جواب سوالامو بدین.ممنون.

1 چرا همه کامنتامو حذف کردین؟(منظورم همون روز اول دوم فروردین عید بود فک کنم همه شونو حذف کردین حتی اسمم رو از لیست تشکر اخر سال خواننده های وبلاگ هم حذف کردین.البته دو تا کامنت اولم رو گزاشتین)
واسم مهم نیستن اون کامنتا چون شاید خیلی حرفام بچه گونه بوده باشه و اصلا به کاربردتون نمیامده.ولی فقط برام سوال بود که چی شد که یهو حذف کردین؟

2 چرا اخرین بار بهم گفتین دیگه اینجا نه کامنت بدم و نه کامنت خصوصی بدم؟

کجا؟

:( یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:31 ق.ظ

پس واسه همینه امشب اینقدر ارامش عجیبی دارین. و مهربون شدین تو جوابا و حالتون کوکه (.تاثیرات اشنایی با سین خوش خنده هست.)
اتفاقا تعجب کردم .وحدس میزدم هر وقت مدت طولانی غیبت داشته باشبن یعنی سرتون شلوغه و گرمه .
تبریک میگم.بالاخره یکی از اون شماره دادنای اون سری جواب داد:) بازم مث همیشه دم همکاراتون گرم.امیدوارم پایدار بمونه.

I hope so

^_^ یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:37 ق.ظ

یعنی منم عاشقی؟

بعله

کیمی آ یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:13 ق.ظ http://yeghatre-harf.blogsky.com

سرت گرمه ؟؟؟ یا جدن عاشقی ؟؟

چطور مگه؟؟؟

:( یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 07:44 ب.ظ

اگه جوابی واسه سوالام نداری لازم نیس خودتونو به اون راه بزنین و بپیچونین.واقعا که.
بایدم جوابی نداشته باشین چون خودتونم میدونید که خیلی کارای زشتی کردین.باید تراژدی الزایمر و پاسخ گمراه کننده دادنو در پیش بگیرین این جور مواقع.
یعنی چی کجا؟؟
ادم از این ناراحت میشه که تازه اگه توضیحی ندارین به جای پذیرش اشتباه و عذرخواهی تازه خوتونو به گیجی هم میزنین.

تراژدی آلزایمر چیه دیگه

:( یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:31 ب.ظ

هاهاها..تراویس اونقدر خندیدم دل درد گرفتم.مرسی که شادم کردی.
تراژدی الزایمرو از خودم ساختم .
اصولا حالتیه که تراویس در مواقع اضطراری که راه فراری نداره و همچنین جوابی برای گفتن خودشو به کوچه علی چپ میزنه
و تراژدی الزایمر تراویئسم...را در پیش میگیرد.

+الان فک کنم منو مسخره کردی با این اصطلاحم اره؟
خب چیز بهتری به ذهنم نرسید.
ولی بازم به جای اصل موضوع چسبیدی دنبال اصطلاح یابی و غلط املایی توی کامنت.به جا این کارا درست پاسخ بده.

+حالا خوش گذشت از عصر تا حالا؟قرار با سین خوش خنده رو میگم.

کدوم قرار؟؟

:( دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:50 ق.ظ

یه چیزی رو هم دقت کردی عزیزم؟ توی اکثر پاسخ ها از خواننده هات سوال میپرسی بیشتر تا اینکه جواب بدی.خخخ.

کی؟من؟

*** دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 05:39 ب.ظ

مسابقه بی سوالی راه انداختی.
(حالا بگو کدوم سوال.:))))

+بهتره به جای این که معلوم نیس کجایی و کجا سرت گرمه واینا و به جای اینکه پشت نقاب قایم بشی بری جلوی مخاطبای محترمت رو بگیری که توی وبلاگ های دیگه (وبلاگ محمد) پانشن برن گردو خاک به پا کنن با قضیه خودت و پریسان به هوادری از جناب عالی.
بهتره بگی مزاحم وبلاگ های همسایه نشن.
و بهتره خودتون یه پست بزنین اینجا و هر کی راجب این قضیه خودتو پریسان اظهار نظری داره همینجا بیاد بیان کنه تا وبلاگ های دیگه شلوغ و ویروسی نشن.بهتره خودت جلوی سوتفاهماتو بگیری.البته
اگه اگه کاری نکردی.خخخ.و این قضیه رو تموم کنی.اگه بیگناهی و ادعا داری پیشنهادی به دختر مردم ندادی خب چرا از خودت دفاع نمیکنی؟
این سکوتت نشون میده که کارایی کردی..و اینکه از کسی که تا دو تا مخاطب خانوم به وبلاگش میان درخواست شماره میدهد
و از خوشگلی هاشون در ملا عام تعریف میکنه خب هیچ کاری بعید نیس...
فقط من موندم خب چرا به مخاطب وبلاگ همچین پیشنهاداتی میدی که برات دردسر ساز و حاشیه ساز بشه برو تو جامعه ادم زیاده واسه پاسخ به پیشنهاداتت..
الیبته من تو بطن ماجرا و شاهد نبودم و خدا هم نیستم فقط یه چیزی شنیدم و نمیخوام قضاوت کنم و نمیخوامم متهم کنم کسی رو.
فقط اینو میدونم پای ابروی یه دختر در میونه .زشته این کارات.
حداقل یه پست بزن رفع سو تفاهم کن دیگران پای همون نظر بدن واسه این قضیه..و وبلاگ ادمای دیگه رو هم شلوغ نکنه حاشیه های وبلاگت.

خدافظ.

*** دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 07:33 ب.ظ

یه کامنت داشتی .چرا تاییدش نکردی؟برو خوش باش.بقیه باید پات بسوزن.تو که عین خیالت نیس.برو خوش باش سفر..

کی پای من سوخته؟؟

مانیا دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 08:32 ب.ظ

اگه بدونی چه جور آدمیم هیچوقت عاشق من یکی نیستی

خیلی هم خوبی

*** دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 08:36 ب.ظ

هیچی ولش کن.بیشتر منظور حول همون کامنت قبلی که تایید نشد بود.ولش کن.

کدوم کامنت؟؟

مانیا دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:37 ب.ظ

میگم دیگه...
میگم نمیدونی دوستام درد بی درمان صدام میزنن دیگه تصور کن...
دقت کن بی درمان
بـــــی درمان

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد