تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

گفتا منم غریبی از شهر آشنایی

هر وقت ترانه"ترنج" رو گوش میدم یاد دانشگاه کارشناسیم میفتم که توی یه شهر سرد و برفی درس میخوندم.اون وقتها من خجالتی بودم و نمیتونستم با دخترها ارتباط برقرار کنم ولی یه دختری بود که منو دوست داشت و چشمهای سبزی داشت و اسمش مریم بود.نمیدونم مریم کجاست و الان چی کار میکنه.

اینا همه وقتی توی ذهنم اومد که استاد دوره دانشگاهم رو صبح دیدم

نظرات 5 + ارسال نظر
تیلوتیلو یکشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:24 ق.ظ http://meslehichkass.blogsky.com/

ترانه یکشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:49 ب.ظ

این عشق های یک طرفه که معمولا دختر خانوم ها درگیرش میشن خیلی سخته

آره.قبول دارم

روزهای خوب یکشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:24 ب.ظ

دختر چشم سبز تو زندگیت زیاد بوده

والا

خانم ف یکشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:04 ب.ظ http://khanomef.blogsky.com

ناف تو رو با چشم سبزا بریدن،البته از قدیم گفتن از زن چشم سبز حذر _هذر کن

حذر
لامصب جذابیت بورها و زاغها و چشم سبزها منو همیشه مغلوب میکنه

zepour دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:46 ق.ظ http://ze-pour.blogfa.com

منم وقتی این اهنگه هست که میگه " عادت کردم به اون خنده زیبات " نمیدونم کیه و لیریکش چیه.. اره اونو شنیدنی یاد ظهر های خوابگاه میفتم. هر روز با این اهنگ بیدار میشدم روزاییکه کلاس نداشتم:/

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد