تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

آموخته‌ام که وابسته نباید شد نه به هیچ‌کس و نه به هیچ رابطه‌ای! و این لعنتی، نشدنی‌ترین کاری بود که آموخته‌ام

اون هیچ وقت نمیفهمه که از دیدن عکسی که واسم میفرسته و توش داره به این زندگی مسخره لبخند میزنه،حال من چقدر خوب میشه.

کاش ابر بودم تا وقتی تو توی ابرا قدم میزنی به لباست و چشمهات و مژه هات بچسبم و همیشه با تو باشم.چه دلتنگی عمیقی دارم به تو که حتی در قالب هیچ کلماتی تفسیر نمیشه.

وقتی که بیمارتر از همه انسانها با جسمی نحیف و بستری خیس از تب مثل یک انسان محتضر دراز کشیده ام تو به من پیام میدی،چون ققنوسی از خاکستر تب و اندوه زنده میشم و با دیدن عکس تو که داری به زندگی مسخره لبخند میزنی جان تازه ای میگیرم.

عزیز من،زیبای من،من اون قدر ضعیفم که نمیتونم حتی واسه خودم هم تصمیم بگیرم.دست منو بگیر و منو ببر به اون جایی که همه آدما خوبن،منو ببر به سرزمینی که نه"سین چشم سبز" باشه با تهدیدهاش و نه دشمنان و بدخواهان تو باشن.کاش میتونستیم با هم بریم به یه سرزمین دیگه به یه کشور دیگه.اونجا با هم زندگی میکردیم و تو از من حامله میشدی و ما همیشه کنار هم بودیم و من توی بغل تو نفس های آخر زندگی مسخره رو میکشیدم.

"میم لبخند قشنگم" باور این که دیگه من تو رو نمیبینم سخته برام.

جان من،جوهر من

کاش اینجا بودی

نظرات 17 + ارسال نظر
باران سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:33 ق.ظ http://mahbanoo1985.persianblog.ir

جان من ، جوهر من .. چه قشنگ بود این ..

پریسان سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:02 ق.ظ

امیدوارم بیاد پیشت و بمونه

مرسی عزیزم

خاموش سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:13 ق.ظ

سلام
ببخشید این حرفهارو به خودشون هم میگید؟؟ باهمین لحن عاشقانه؟؟
کلا دوس دارم بدونم مردایی که همچین چیزایی تو دلشون هست همشون به معشوقشون اینهارو میگن یا اینکه جایی مثل وبلاگ یا روی کاغذ یا حتی تو دلشون این حرفهارو نگه میدارن؟؟

چی بگم والا

خاله ریزه سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:27 ب.ظ http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

خب یکم فقط یکم به خودت بیا و یه تصمیم خوب بگیر واسه خودت

نمیتونم

مونا سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:03 ب.ظ http://marpel.ir

چرا پیشت نموند

نمیدونم

تیلوتیلو سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:05 ب.ظ http://meslehichkass.blogsky.com/

چی شد که دیگه نمیبینیش
اخیش

چه میدونم والا

رهگذر سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:27 ب.ظ

آذر. سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 04:49 ب.ظ

سلام.
بار اوله که وبتون کامنت میدم
خیلی وقته وبتونو دنبال میکنم اما خاموش
بااینکه نوشته هاتون گاها بار معنایی خاصی ندازه اما من خوندنشو واقعا میپسندم
امیدوارم کسیو که منتظریش رو پیدا کنید

خیلی ممنون آذر جان.اتفاقا بعضی پستهای من زیر بار معنی خم شدن

ترانه سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 05:34 ب.ظ

عاشقانه ی زیبایی بود در عین بودن حس هایی مثل دلتنگی ولی خیلی زیبا بود

قربونت

. سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 06:03 ب.ظ

قشنگ بود

مرسی

الهام سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:05 ب.ظ

سلام
اسم وبلاگتون رو خیلی اتفاقی یه بنده خدایی تو اینستاگرام گفته بود و کنجکاو بودم که بخونمتون این شد که بعد از مدتها که وبلاگای مورد علاقه ام تعطیل کردن و نمینویسن دوباره نشستم تا مرز کور شدن و سردرد از تیر 91 تا آخرین پستتاتونو کامل خوندم. راستش یه جاهایی به یه سری تناقض با نوشته های قبلیتون رسیدم یه جاهایی بغضم گرفت از مطالبتون ولی تمام سعی خودمو کردم که قضاوتتون نکنم نمیدونم منم اگه تو شرایط شما بودم ممکن بود چه رفتاری داشته باشم. از ته قلبم آرزو میکنم خوشحالی پایدار رو کنار یه آدم فوق العاده تجربه کنید.برام خیلی قشنگ بود که کسی از زد بازی دوست داشتنیم مطالب خوبی نوشته بود.خیلی خوشحالم که خوندمتون.

مرسی الهام عزیز.کی گفته بود؟؟کی معرفی کرده بود؟؟
ببخشید که با خوندن وبلاگم سر درد گرفتی

الهام سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:37 ب.ظ

من نمیشناسمشون آیدیشونم یادم نیس تو کامنتهای یه پیجی دیدم.
من خوشحالم که سردرد گرفتم چون مثل قبل با ولع و از روی علاقه روزمرگی های یه آدم و اتفاقات زندگیشو دنبال کردم.

چه پیجی؟
قربانت

سروین چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 07:20 ق.ظ

تراویس؟؟؟؟
خیلی بیشعوری که اینارو به میم نمیگی...
من منتظر شنیدن این حرفام برای موندن ولی نمیگه...تو بگو شاید موند

چی بگم والا

روزهای خوب چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:02 ق.ظ

چی بگم والا
نمیدونم
نمیتونم
یکم سطح جوابات رو ببر بالا تراویس جان

ببخشید دیگه.شما به بزرگی خودت ببخش

مروارید چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 04:16 ب.ظ

تو بهش گفتی که پیشت بمونه و نمونده؟
شاید اصلا نگفتی
و یه سوال دیگه اگه اون بخواد بمونه تو آدم همیشه موندن به پاش هستی
مطمئنی برای همیشه میتونی کنارش بمونی؟
فکراتو کردی و تصمیمت قطعیه؟
به نظرم باید این سوالا رو از خودت بپرسی

چی بگم والا

سُـرور پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:52 ب.ظ http://www.life-s2.blog.ir

چی بگی والا :) :*

طه چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 03:58 ب.ظ

من از اون تیکه اش که ناغافل گفتی «و تو از من حامله می شدی» خیلی خوشم اومد. هاهاهاها

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد