اون هیچ وقت نمیفهمه که از دیدن عکسی که واسم میفرسته و توش داره به این زندگی مسخره لبخند میزنه،حال من چقدر خوب میشه.
کاش ابر بودم تا وقتی تو توی ابرا قدم میزنی به لباست و چشمهات و مژه هات بچسبم و همیشه با تو باشم.چه دلتنگی عمیقی دارم به تو که حتی در قالب هیچ کلماتی تفسیر نمیشه.
وقتی که بیمارتر از همه انسانها با جسمی نحیف و بستری خیس از تب مثل یک انسان محتضر دراز کشیده ام تو به من پیام میدی،چون ققنوسی از خاکستر تب و اندوه زنده میشم و با دیدن عکس تو که داری به زندگی مسخره لبخند میزنی جان تازه ای میگیرم.
عزیز من،زیبای من،من اون قدر ضعیفم که نمیتونم حتی واسه خودم هم تصمیم بگیرم.دست منو بگیر و منو ببر به اون جایی که همه آدما خوبن،منو ببر به سرزمینی که نه"سین چشم سبز" باشه با تهدیدهاش و نه دشمنان و بدخواهان تو باشن.کاش میتونستیم با هم بریم به یه سرزمین دیگه به یه کشور دیگه.اونجا با هم زندگی میکردیم و تو از من حامله میشدی و ما همیشه کنار هم بودیم و من توی بغل تو نفس های آخر زندگی مسخره رو میکشیدم.
"میم لبخند قشنگم" باور این که دیگه من تو رو نمیبینم سخته برام.
جان من،جوهر من
کاش اینجا بودی
جان من ، جوهر من .. چه قشنگ بود این ..
امیدوارم بیاد پیشت و بمونه
مرسی عزیزم
سلام
ببخشید این حرفهارو به خودشون هم میگید؟؟ باهمین لحن عاشقانه؟؟
کلا دوس دارم بدونم مردایی که همچین چیزایی تو دلشون هست همشون به معشوقشون اینهارو میگن یا اینکه جایی مثل وبلاگ یا روی کاغذ یا حتی تو دلشون این حرفهارو نگه میدارن؟؟
چی بگم والا
خب یکم فقط یکم به خودت بیا و یه تصمیم خوب بگیر واسه خودت
نمیتونم
چرا پیشت نموند
نمیدونم
چی شد که دیگه نمیبینیش
اخیش
چه میدونم والا
سلام.
بار اوله که وبتون کامنت میدم
خیلی وقته وبتونو دنبال میکنم اما خاموش
بااینکه نوشته هاتون گاها بار معنایی خاصی ندازه اما من خوندنشو واقعا میپسندم
امیدوارم کسیو که منتظریش رو پیدا کنید
خیلی ممنون آذر جان.اتفاقا بعضی پستهای من زیر بار معنی خم شدن
عاشقانه ی زیبایی بود در عین بودن حس هایی مثل دلتنگی ولی خیلی زیبا بود
قربونت
قشنگ بود
مرسی
سلام
اسم وبلاگتون رو خیلی اتفاقی یه بنده خدایی تو اینستاگرام گفته بود و کنجکاو بودم که بخونمتون این شد که بعد از مدتها که وبلاگای مورد علاقه ام تعطیل کردن و نمینویسن دوباره نشستم تا مرز کور شدن و سردرد از تیر 91 تا آخرین پستتاتونو کامل خوندم. راستش یه جاهایی به یه سری تناقض با نوشته های قبلیتون رسیدم یه جاهایی بغضم گرفت از مطالبتون ولی تمام سعی خودمو کردم که قضاوتتون نکنم نمیدونم منم اگه تو شرایط شما بودم ممکن بود چه رفتاری داشته باشم. از ته قلبم آرزو میکنم خوشحالی پایدار رو کنار یه آدم فوق العاده تجربه کنید.برام خیلی قشنگ بود که کسی از زد بازی دوست داشتنیم مطالب خوبی نوشته بود.خیلی خوشحالم که خوندمتون.
مرسی الهام عزیز.کی گفته بود؟؟کی معرفی کرده بود؟؟
ببخشید که با خوندن وبلاگم سر درد گرفتی
من نمیشناسمشون آیدیشونم یادم نیس تو کامنتهای یه پیجی دیدم.
من خوشحالم که سردرد گرفتم چون مثل قبل با ولع و از روی علاقه روزمرگی های یه آدم و اتفاقات زندگیشو دنبال کردم.
چه پیجی؟
قربانت
تراویس؟؟؟؟
خیلی بیشعوری که اینارو به میم نمیگی...
من منتظر شنیدن این حرفام برای موندن ولی نمیگه...تو بگو شاید موند
چی بگم والا
چی بگم والا
نمیدونم
نمیتونم
یکم سطح جوابات رو ببر بالا تراویس جان
ببخشید دیگه.شما به بزرگی خودت ببخش
تو بهش گفتی که پیشت بمونه و نمونده؟
شاید اصلا نگفتی
و یه سوال دیگه اگه اون بخواد بمونه تو آدم همیشه موندن به پاش هستی
مطمئنی برای همیشه میتونی کنارش بمونی؟
فکراتو کردی و تصمیمت قطعیه؟
به نظرم باید این سوالا رو از خودت بپرسی
چی بگم والا
چی بگی والا :) :*
من از اون تیکه اش که ناغافل گفتی «و تو از من حامله می شدی» خیلی خوشم اومد. هاهاهاها