تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

بدترین گفتار، سخن دروغ است که چراغ آن بی فروغ است

فردا روز بزرگی هست.شش روزه که دارم خون خودم رو میخورم.عذاب وجدان داره کونم رو پاره میکنه.دیگه نمیتونم تحمل بکنم.فردا به"سین لپ چال" میگم که هنوز طلاقمون رسمی نشده.بهش میگم و خودم رو راحت میکنم.یا قبول میکنه یا این که میزنه توی گوشم.



نظرات 17 + ارسال نظر
یکی سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 01:02 ق.ظ

خب چرا اون بیچاره رو طلاق نمیدی که اونم بره پی زندگیش؟؟

........ سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 02:29 ق.ظ

راستی لایک کردم این پست رو .

........به یکی سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 08:14 ق.ظ

یکی جان اونم بیچاره نیس اونقدرا!.....
.امیدوارم بیاد طلاقش رو بگیره تا هر دو واسه اینده اشون با ذهن اسودهً تر و فراغ بال بهتر تصمیم بگیرن . ببخشیددخالت کردم .

عاطفه سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 09:46 ق.ظ

اونو طلاق بده برا مرد که طلاق دادن کاری نداره ی مهریه قسط بندیه تموم..

نازلی سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 09:59 ق.ظ

تراویس برای پست قبل کامنتی دادم ممنون میشم تائیدش کنی
هیچ چیزی بهتر از راستی نیست
میدونم خودتم اینو خوب میدونی و اصلا همین پست نشانگر همینه

. سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 03:09 ب.ظ

زد؟

امشب.

طه سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 03:59 ب.ظ

بهش گفتی؟ چی شد؟

......... به" خانم نازلی عزیز" سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:08 ب.ظ

سلام :)
ظاهرا خیلی شتابزده قضاوت کردین در پست قبلی راجب بنده وشدیدا هم دچار سو تفاهم شدین :|اولا اینو باید عرض بکنم که من تا بحال تو عمرم وبلاگ شما رو اصن ندیدم چه برسه به اینکه خواننده تون بوده باشم:) عزیزم من نه خواننده وبلاگ شما بودم نه اینکه شما رو از نزدیک نمیشناسم!فقط گاهی در وب هایی که میخوندم نظرات شما رو گاها میدیدم و به نظرم طی شناخت مختصری که از نظراتتون در وب های دیگه داشتم خانم محترمی به نظر میرسیدین که روانشناسی تون خوب بود و اسمتون هم خوشم میومد حتی.
الانم نه من برداشت بدی کردم از شما و نه شخصیتتون رو زیر سوال بردم اون جمله هم اگه گفتم خطابم به همون "ذوق کردی تراویس بود" حس کردم شماتحسین کردین فقط همین!
وگرنه من چیکار به شخصیت و خوب و بدی شما دارم خانم محترم.من حتی خواننده وبتون هم نبودم در واقعیت هم شما رو نمیشناسم که بخوام همچین جسارتی بکنم !و نکردم ولی شما دچار سو تفاهم شدین ظاهرا.خطاب من فقط همون جمله بود و بس.این از این:)پس من با شما مشکلی ندارم و اتفاقا دوستون دارم حالا شما هر چی دوس داری راجب من فکر بکن:) من فقط نظراتت رو جاهای دیگه دیدم .همین.
نکته بعدی راجب فاز نظرم .من عقیده خودم رو بیان کردم و حق ارسال نظر ازاده نمیدونستم بعدش باید پاسخگوی نقد و برداشت شما از نظرم باشم:)) بنده نه وکیل هستم نه قاضی و نه اون چیز هایی که شما انداختین بهم منم یه نظر دهنده ی معمولی مث شمام .اسمم هم همین چند نقطه اس:))) من از همون قدیم خواننده وب تراویس بودم به صورت خاموش و گاها روشن
البته کم نظر میزاشتم .اینکه اسم نمینویسم دلیل بر ترس یا چیز هایی که شما گفتی نیس.از تایید نشدن هم نمیترسم.تراویس رو دوس دارم و خوشبختیش برام مهمه. اتفاقا نظرات شما رو خیلی ندیدم تو این وب از قدیم همین اواخر دیدم بیشتر فقط:))حالا به من مربوط نیس ولی بدونید من اینجا قدیمی ترم . شما به اسم من چیکار داری؟؟!!!:) بازم اگه اهانتی در نظر من یا اشتباهی بوده من واقعا عذر میخوام از محضر شما بزرگوار امیدوارم که ببخشید بنده رو و بدونید قصد جسارتی ابدا نبوده بد برداشت کردین هر چند شما کل نظر من رو بردی زیر سوال ولی خب:)شما خودتون مث روانشناس ها با نظر من برخورد کردی که!:
راستی در پایان نظر منظورتون چی بود از اینکه "هر چند مطمئنم بازم میخونید و ....!!!!!!! مگه قراره نخونم وبلاگ دوستم رو؟؟؟؟:))) همیشه میخونم ولی دیگه نظر نمیدم .اگرم گفتم واقعا دلسوزش بودم و برام مهمه.تراویس هم نظرات بنده رو تایید نمیکرد دیروز مجبور شدم اخر اون نظر طولانی رو بنویسم.همینکه نظر من رو قضاوت کردین یعنی به کل نظر ایراد گرفتین!!اتفاقا منم مث شما قبلا صد بار گفتم که تنها باشه و شاخه بازی نکنه ولی گوش شنوا نبودمن بیشتر از شما گفتم بهش اتفاقا:))ادامه..

........به نازلی جون سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:16 ب.ظ

اما در مورد نظر دوم شما و سوال ذهنیتون باید بگم هر چند ربطی نداره پاسخ بدم ولی خب . برای من هم یه سوال پیش اومده مگه من و شما وقتی تراویس پست قبل رو نوشت میدونستیم که اون دختر خبر از متاهل بودن تراویس داره یا نداره؟؟؟!!! نمیدونستیم که درسته؟:) پس شما قبلش نمیدونستی اون دختر نمیدونه تراویس متاهله ولی با این فرض اومدی تحسین کردی کارش رو.منم نمیدونستم دختره خبر نداره که تکذیب کردم.پیچیده اش نکنم اصن خود شما اگه دختر داشته باشی در اینده بعد دخترت یه روز با دوس پسرش یا مردی اشنا بشه بره بیرون چهار روز از اشنایی بگذره یهو راجب طرح ناخنش" واسش" ازش بپرسه به نظرت حرکت درستیه؟!!اصن ربطی به تاهل و تجرد تراویس نداره ها اینکه یه دختر با یه پسر اشنا بشه بعد به این زودی بدون شناخت نظر بخواد و صمیمی بشه از اصل اشتباهه بعد شما اسمش رو توجه میزاری؟والا من اول صبر میکنم حداقل نامزد بشیم یا حداقلش 10 روز بگذره یا رابطه رسمی تر بشه یا به جایی برسه بعد از این دست سوالات میپرسم نه همون اول کار:))) من نمیگم فاسد اتفاقا من خودم اصلا به هیچ وجه مذهبی نیستم ولی همچین رفتاری رو در وهله اول اشنایی از یک دختر جالب نمیبینم و نشون دهنده یه دختر که از درون پر هس نیس زیرا یه ملکه واقعی همیشه رفتارش نشونه شخصیتش هس نه ظاهر انچنانی!! خیلی راه هس واسه نشون دادن دلتنگی ولی نه اینکه همون اول کار واسه مرد نامحرم ناخن تزیین کنیم :|من به شوهرم ممکنه هزار جمله بی حیا تر و عاشقانه تر از این جمله بگم ولی به یه مرد غریبه که تازه اشنا شدیم ابدا:|حداقل اولش نه!!در پاسخ خانم "فاطمه " هم باید بگم که من ابدا محل ارایشگاه و اون چیزا رو معیار شخصیت دختر نمیبینم هر دو اشتباه متوجه شدین .بلکه ایمان و شخصیت رو.
اینجاممکنه خیلی ها کار تراویس رو تحسین بکنن ولی یه دوست واقعی کسی هس که گاهی ایرادات رو هم بگه و نظر منفی و مثبت کنار هم تکامل داره و به جایی میرسه من یه خانم هستم و پیج ارایشگری و ناخن و هزار تا چیز رو دنبال ممکنه بکنم و ازش سر در بیارم ولی ایا تراویس که یه مرد هم هس ممکنه سر در بیاره؟اگه من بهش گفتم فقط اطلاعات دادم خواستم بدونه متناسب با مد روز نیس دلم سوخت که با این چیز کوچیک یهو خ کیف کرد و خوشحال شد .میخوام بدونه که خوشحالش بند یه ناخن نباشه میخوام بدونه که ارزش های بزرگتری رو توی شخصیت یه دختر ببینه نه فقط ظاهر ارایی اش رو. بلکه کلام و رفتارش رو مد نظر بگیره .بیشتر نمیخوام توضیح بدم چون کلی شد .از این دنیای مجاز هم همین قدر فقط میشه توضیح رسوند ولی اون خانم هنوز اطلاعات کامل و شناخت کاملی از زندگی تراویس نداشته حتی نمیدونسته متاهله یا مجرد بعد میخواسته همون اول کار خود ارایی بکنه واسش؟خنده داره.به هر حال من منظور بدی نداشتم .تراویس رو هم دوس دارم.شما هم به نظرات دیگران لطفا اگه میخواین اینحا فعال تر از گذشته باشید انتقاد نکنید.مرسی.هر چند تراویس پاسخ کاملا بدی به نظرم داد و "ترجیح میدم خاموش بمونم" تا اینکه نظر بزارم و برم تو .... ولی همیشه دوسش داشتم و برام مهم بوده .تمایلی به ادامه بحث ندارم ولی اگه مبهمه بپرسین.بازم عذر میخوام خانم نازلی عزیز.ببخشید من حلال کنید.این عقیده من بود شاید اشتباه باشه ولی دلیل نمیشه شما نقد بکنبد چون شمام از نزدیک منو نمیشناسی منم شما رو:) مرسی.عذرمیخوام.موفق باشی دوست عزیزم .
خوشحالم تراویس راستشو میگه و لایک کردم امیدوارم خوشبخت بشه با هر کس که خودش صلاح میدونه لایق احساساته و دوسش داره واقعی.یا حق.

میشه شما اصلا نظر نزاری؟؟

...... سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:37 ب.ظ

اره میشه
چشم:)

مونا سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:47 ب.ظ

ترا پست بذار

ح هستم سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 07:53 ب.ظ

زد تو گوشت یا بخیر گذشت؟

روزهای خوب سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 08:03 ب.ظ

چرا نمیری رسمی کنی؟؟؟؟
برو تمومش کن

مونا سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 08:29 ب.ظ

مگه نمیخواین شام برید بیرون ؟ دیر میشه ها :|

رهگذر سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 10:22 ب.ظ

این نقطه همون دختر وراجه نیست که مامانش فرصت مطالعاتی داشت؟ یکبارم مامانشو آورد اینجا جواب همه رو بده و بره دیگه هم برنگرده!!
اسم قبلیشو یادم نمیاد

چلچله شمالی پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 09:20 ق.ظ

نقطه چین ........جان لطفی بکن و این بار اگه کسی رو نمیشناسی و اطلاعاتی راجع بهش نداری کلا راجع بهش نظر نده ،افرین دخترم که ارایشگاههای فرمانیه و الهیه میری

سامان سه‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 12:27 ب.ظ http://www.20decor.com

خیلی وبلاگ خوبیه
مخصوصا این پستتون عالی بود
با تشکر

الکی نگو

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد