سوار ماشینش شدیم و رفتیم سمت خونمون.یه جا زدیم کنار و آب توت فرنگی و آب آناناس خریدیم و نشستیم تو ماشین و همه چیز زندگیم رو سیرتا پیاز و در کمال صداقت گفتم.بعدش هم گفت ممنون که بهم گفتی.کمی حرف زدیم و رسوندم تا در خونه و گفت بعدا بهت میگم که نظر من در مورد ادامه رابطه چیه و خداحافظی کرد و رفت.
باری از رو کونم عه ببخشید از رو دوشم برداشته شد و مثل یک پرنده سبک بال شدم و میتونم راحت سر کچلم رو بزارم رو بالشت و مثل خر بخوابم.
از من کمترین به شما نصیحت و وصیت،هیچ وقت دروغ نگین توی زندگیتون،علی الخصوص توی رابطه ها.
هرچی خیره
سلام تراویس
این کسی که به اسم نقطه نظر میزاره منو یاد یه بنده خدایی انداخت،،،
از لحاظ اینکه نظراتش بلنده و نوع نگارش و اینکه خانوم محترمی هستن
حالا نمیدونم این خودشه یا شبیه اونه!!!؟
فک کنم منظورش بای فور اور بوده .
احتمال قریب به یقین
سلام
میخواستم بهت تبریک بگم تراویس.به خاطر صداقتت
بعد یه سوال؟؟اینجا نمیشه یه سرى ip ها رو بلاک کرد؟؟گویا انقدر بیکارن که اشب تا صبح تو وبلاگت دراز کشیدن :دى .که تو پست بذارى و با نظرات گهربارشون تلاش کنن اعصابتو به هم بریزن
امیدوارم خوشحال باشى و اروم.
کاش میشد واقعا همچین کاری کرد.
مرسی لاله جان
تراویس خوب کردی حالا نظرش چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟از قول من به ....... بگو کمتر ضر بزنی کسی نمیگه لالی .
به هر حال کار درستی کردی که راستش رو گفتی
اینطوری حداقل خودت ارومتری
هیچ چیز بدتر از دروغ نیست
من خودم به خاطر یکسری دروغهایی که بهم گفتن خیلی متضرر شدم و اسیب بدی خوردم و تا پایان عمر نمیتونم ببخشمش