تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

کاروانی شکر از مصر به شیراز آید اگر آن یار سفرکرده ما بازآید

به زودی زود میرم شیراز.فکر کنم حدود ده سالی تهران زندگی کردم،کار پیدا کردم،دوبار ازدواج کردم،دوست دختر پیدا کردم،دل شکوندم و دلم شکسته شد،ماشین خریدم و فروختم،گریه کردم،سینما رفتم،گشتم توی این شهر از تجریش تا راه آهن و از چیتگر تا تهرانپارس.چقدر سختی کشیدم و کار کردم،مریض شدم و غصه خوردم.خوب و بد داره تموم میشه.امیدوارم شیراز واسم خوش یمن باشه و بتونم اونجا زندگی جدیدی با عزیز دل داشته باشم.هیچ کس نمیدونه آینده چی میشه شاید برگشتم دوباره تهران و شاید هم نه،موندم توی خود شیراز.هیچ کس نمیدونه آینده اش چی میشه.

نمیدونم شیراز زن هاش چطورن،پا میدن یا نه؟خوشگلن یا نه؟میشه رفیق شد یا نه؟البته مثل قدیمم دیگه خیلی تشنه نیستم ولی خوب یه مرد تشنه همیشه تشنه هست.حالا قسمت دختر بازی اش زیاد مهم نیست،بهش فکر نمیکنم.البته که فکر میکنم و دوست دارم اونجا هم جنده بازی بکنم.

این چند ماه اخیر بیماری و بیکاری دور و وری هام رو شناختم.از خانواده خودم بگیر تا همکارهای سابقم،یه مشت آدم به درد نخور پست بی معرفت بودن که من نمیشناختمشون و تازه فهمیدم چه آدمای به درد نخوری هستن.

نمیدونم دلم واسه تهران تنگ میشه یا خیر؟ولی خوب طبعا هیچ شهری ویتامینه های خوب خیابون شاپور رو نداره،البته اینم بگم توی تهران من همیشه سردرد دارم و فکر کنم به خاطر آلودگی هوا باشه.

امیدوارم اونجا کسی چشمش دنبال زندگیم نباشه و آدمهای حسود کمتر بیان توی زندگیم و توی دور و وری هام آدم حسود پیدا نشه.

الان باید از همه کسایی که توی تهران اذیت کردم حلالیت بطلبم؟نه،چون من کسی رو اذیت نکردم.


نظرات 4 + ارسال نظر
الناز شنبه 29 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 05:44 ب.ظ

بیایی شیراز عاشقش میشی

عاشق شهرش یا دختراش؟

جزر و مد شنبه 29 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 07:31 ب.ظ

تراویس پدر من هفت تا خواهر برادرن، پدربزرگ و مادربزرگم که فوت کردن تماااام خرج و مخارج رو پدرم داد، پدربزرگم ثروتش زمین و ملک بود که موقع فوت سریع فروش نمیره، حالا همه خوردن یه آبم روش و علنا میگن نمیدیم، همه هم وضعشون خوبه. اینقدری که آدم از نزدیکترین آسیب می بینه از غریبه نمی بینه. امیدوارم این جا به جایی برات خوش یمن باشه کنار همسرت.

مرسی ازت مهربون

هفت دقیقه شنبه 29 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 07:57 ب.ظ

مبارکا باشه خوش اومدی به شیراز

قربون شما مهربون

الناز یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 12:03 ق.ظ

دختراش که حرف ندارن

خدا رو شکر

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد