تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

وای بر کم فروشان

امروز از نزدیکای ظهر توی گرمای شیراز زدم بیرون دنبال رزق حلال.آقا این قدر این فروشگاه ها شلوغ بود،این قدر ملت توی صف بودن که شاخ در اوردم.از یه مسافری پرسیدم چه خبره اینجا؟گفت مرغ و روغن میدن.یعنی این ملت خارکسته دو عالم هستن.خوب کارد بخوره توی اون شکمتون حروم زاده ها،مرغ نخورید میمیرید؟یعنی همه فک و ذکر ملت شده شکمشون و بس.بعد اومدم توی اینستا دیدم همه کشور اینجوریه.بیشترش هم این بازنشسته ها هستن که گه میزنن به همه چیز،اینایی که الان هم سن پدر و مادرهای ما هستن.خارکسته ها حقوق بازنشستگی میگیرن،از بچه هاشون کرایه میگیرن،دختراشون رو به زور طلاقشون رو میگیرن که از دامادها مهریه بگیرن،اسنپ میرن،کار دوم دارن،شوگر ددی میشن.یعنی این بازنشسته ها بمیرن و برن پی کارشون همه این مشکلات ایران حل میشه.

من آدم مذهبی نیستم و اصلا به خدا هم باور ندارم.ولی این مردمی که مذهبی هستن و توی صف وایمیسن مگه به خدا باور ندارن،من مثل حضرت علی سنگ به شکمم ببندم هم این کارا رو نمیکنم.

من یه روز رفتم توی یه فروشگاه افق کوروش اونجا قرار بود سرپرست فروشگاه بشم،ولی دیدم خیلی حق کارگر رو میخورن و جالب نیست و اومدم بیرون،از اون روز شماره من رفته توی لیست کارمنداشون و امروز واسم اس ام اس اومد که اتیکت های روغن رو بکنید و قیمت جدید بزنید و اجناس خرید قبل و قیمت قدیم رو به قیمت جدید بفروشید.ببینید حروم زادگی در چه حد.خودمون به خودمون رحم نمیکنیم بعد میاییم فحش میدیم به دولت و آخوندها.

یا برین توی سایت دیوار ببینید چقدر آگهی فروش روغن نباتی گذاشتن همه هم قیمت توافقی.مادر جنده روغن چیه که زدی قیمت توافقی؟که هر چی بتونه فرو بکنه تو ماتحت یه احمق تر از خودش

خدا از سر گناهان این مردمی که توی صف وایمیسن و اون کاسبها و اون کارخانه هایی که باعث گرونی میشن نگذره

نظرات 3 + ارسال نظر
هفت پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 08:40 ب.ظ http://7min.blogsky.com

خارکسته تویی عزیزم که مردم رو مقصر میدونی

اینم از دکتر مملکت

برنتین پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 08:51 ب.ظ

صبحی تو خیابون جماعت افغانی خوش و خوشحال از خریدن دو تا روغن ۵ کیلویی بقیمت ۶۵۰ هزار تومن میرفتن و به ریش ایرانی میخدیدن.پولدار شدن بیشرفا
ملت شلمغز تو صف روغن و مرغ
جنگ و دعوا و فحش ناموسی
یه عده میرفتن با یارانه شون طلا و لباس بخرن
حیرون اون پیره خری بودم ده تا ماکارونی خریده بود بره بکنه تو کونش
بزرگوار،تا خر هست،خرسوار هم هست
ملت کسخل دارن انبار میکنن.تا کی خب؟واسه چند روز؟
سال ۹۸ بعد پلیس راه شیراز اصفهان هل خوردم تو پمپ بنزین
یهو صدای عرعر و واق واق ملت بلند شد که برو تو صف
حالا صف کجا تا نزدیک اکبرآباد
پرسیدم چخبره؟
گفتن از فردا گرون میشه برو تو صف باک ت رو پر کن
خو پدرسگا،یه باک ۶۰ تایی تا کجا منو ببره
اصفهان؟
برگشتنی لابدا ماشینو بزارم رو کمرم برگردم
به هر خری هم میگم نخرین تا مجبور بشن ارزون کنن بهم میخندن
ریدم تو مغز این کسخلایی که باهاشون ۸۰ میلیون شدیم.
حرفت طلاس بزرگوار
اما گوش شنوا کجا بود؟
همون داستان قدیمیه که ملت گفتن تعداد کون کن ها رو اضاف کنین معطل نشیم.
هزارتا ماشین کیری رو میزارن قرعه کشی پنج میلیون کسخل میرن ثبت نام کنن تا گرونتر بفروشن
ملت شدن دلال و کلاهبردار اسمشم شده زرنگی
یعنی الان دیگه از ایرانی جماعت لاشی تر نیست.
عین گرگ همو داریم جر میدیم
پولدار و فقیر هم نداره
همه لاشی
همه تخم خر
همه قرمدنگ

احسنت،گل گفتی

جزر و مد جمعه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 12:35 ق.ظ

وای وای یعنی بخدا زبانم قاصره، فروشگاه سر کوچه ی ما چنان صفی بود بعد فکر کن یه پسر جوان چنان داد میزد سر این مردای و زنای میانسال و مسن... من کوفت بخورم اگه کسی سر پدر و مادرم واسه روغن داد بزنه.
بخدا شوکم... تو عمرم اینقدر از مردم نترسیدم

این مردم بی رحم هستن.خصوصا این متولدین ۵۰ به قبل

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد