توی روزهای خیلی سختی هستم.نمیخوام خیلی بسط و شرح بدم الان میگین دوباره داره چس ناله و عر و عور میکنه.ولی عجیب توی همین روزها یکی توی وبلاگ بهم پیام داد باهام حرف بزن و چیزایی بگو که به هیچ کس نمیگی.خیلی خوشحال شدم و واقعا نیاز داشتم تا با یکی صحبت بکنم،چت بکنم و دلداریم بده و بگه چیزی نمیشه و همه چی درست میشه.ولی افسوس که اونم فقط همون یه پیام رو داد.
به هر حال کمی اوضاع داره بهتر میشه.و از اون موقعیت بد گذشتم ولی دیشب که تا صبح توی بیمارستان بودم دلم واقعا کسی رو میخواست باهاش چند کلمه چت بکنم یا تلفنی حرف بزنم.
بد نباشه
بد نبینی قشنگ
پیام میدادی
نه.تو همیشه تحقیرم میکنی.
گس جای دیگه داشتی چس ناله میکردی
متوجه منظورت نشدم
پس جای دیگه داشتی چس ناله میکردی
کوری مگه؟میگم هیچ کس نبود که باهاش حرف بزنم و تو هم اصلا داخل آدم حساب نمیکنم که بخوام باهات حرف بزنم.بداخلاق و عقده ای و بد ذات و بی ادبی
نه عینک میزنم
توام هیچ وقت نخواستی درد و دل کنی
فقط هیز بازی درآوردی
درد و دل بکنم باهات؟تو این قدر بی ادب و گستاخ و بی تربیت و بد دهن و فحاش هستی که هیچ شباهتی به یه دختر نداری و دقیقا مثل یه لات بی سروپا هستی.
بی اعصاب
خخخ
خوشم میاد ازت
البته قدیما یه بار فحش دادی بهم
خوشت میاد ازم بهم شماره بده