تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

پای نی‌زاری ماندم، باد می‌آمد، گوش دادم: چه کسی با من، حرف می‌زد؟

دیشب خیلی چیزها توی ذهنم بود که بنویسم ولی الان یادم نمیاد.

سه چهار روزه که خیلی مریضم.امروز کمی بهتر شدم.وقتی مریضم،اصلا از اونا نیستم که غر بزنم.یه گوشه اروم میخوابم و به مرگ فکر میکنم.همش فکر میکنم که دیگه کارم تمومه و این آخرین بیماری هم که دارم از سر میگذرونم و بعدش میمیرم و  باید برم به دنیای دیگه.

اخبار و وزیر و شبکه ifilmهم زیرنویس کردن که مصرف گازتون رو کم بکنید تا به همه جا گاز برسه.منم شوفاژ و درجه حرارت پکیج رو خیلی رو خیلی کم کردم ولی الان خونه مثل یخ شده.ولی خوب ایرادی نداره.من سهم خودم رو ادا کردم.

بعضی ها به من میگن چرا به مهاجرت فکر نمیکنی و نمیری خارج و از این‌حرفها.اولا که من پول ندارم.بعدش هم من برم،تو بری،کی بمونه و مام وطن رو بسازه.من ایرانی هستم،جبرجغرافیایی و شانس و قسمت منو اینجا به دنیا آورده،با چی و با کی بجنگم؟من واقعا ایران رو دوست دارم.کشورم رو،شیراز رو و همه چیز رو دوست دارم.یه بار قبلا تعریف کردم.روزی که برگشتم از اروپا تنها چیزی که دلم تنگ شده بود آبجو خوری بود.الان خودم دانش آبجوسازی رو بومی سازی کردم پس دیگه واسه هیچ‌چیز خارج دلم تنگ نمیشه.آبجو گفتم یاد خاطره ای افتادم.چند بار توی زندگیم احساس کردم دارم‌میمیرم و یه بارش تو هواپیما بود و یه بارش هم با عزیزدل و برادرش داشتیم آبجو میخوردیم.من هنوز تهران زندگی میکردم.فکر کنم سه یا چهارتا آبجو یک لیتری رو سه نفری البته بیشترش رو من خورده بودیم.خیلی حالم خوب بود و آلبوم در گلستانه شهرام ناظری رو از اولش گذاشته بودم و داشت پخش میشد،شهرام ناظری داشت فریاد میزد که به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید .... که یهو زمین لرزید و زلزله شد.همون جوری مست اینا پریدن تو راه پله و عزیز دل داد میزد که بیا و من گفتم پام رو از در بیرون‌نمیزارم و میخوام همین جا بمیرم.خلاصه با یه بدبختی منو راضی کردن و کشیدن بیرون،منم یه آبجو یه لیتری تگری دیگه برداشتم و زدیم تو خیابون.با خودم توی اون حالت‌مستی میگفتم که اگه قراره بمیرم بزار مست و توی این حال خوب بمیرم.

اما الان نمیدونم چرا نمیتونم الکل بخورم.وقتی مستی اش از سرم میپره یه دنیا غم تو دلم میریزن.نمیدونم چرا.الان فقط درست میکنم و میدم به فک و فامیل و رفقا.

یک کلام با اونایی که از گروه پاکشون کردم.مرسی از این که اومدین و ببخشید که من پاکتون‌کردم.وقتی کسی با پروفایل بدون عکس و بدون اسم‌مشخص و بدون جنسیت میاد تو گروه و یک کلمه هم حرف نمیزنه مثل ادمی میمونه که گوشه ای قایم شده و لخت شدنت رو تماشا میکنه و جق میزنه.من‌همچین حسی پیدا میکنم.

بوس

بوچ

بوج

نظرات 31 + ارسال نظر
وجدان بیدار شنبه 24 دی‌ماه سال 1401 ساعت 07:49 ب.ظ https://zhobin66.blogsky.com/

منم می خواستم سال 1387 که ملیکا رفت میخواستم برم پیداش کنم والا منم به بی پولی خوردم وگرنه می رفتم دنبالش چه اروپا رفته باشه چه تبریز چه باکو چه کانادا می رفتم و بغلش می کردم و ماچش می کردم بووخدااا

کانادا به گا میرفت تو میرفتی کانادا

خانوم ف شنبه 24 دی‌ماه سال 1401 ساعت 08:42 ب.ظ http://Khanomef.blogsky.com

تشبیه پاراگراف با خط اخرت خیلی حق بود

بعدم از پیرمردی چون تو کذشته مهاجرت و اینا .تو بمون و تو خانه سالمندان تاریخ حقیقی رو به نسل بعدی بازگو کن

نوکرتم صد در صد سلطان خوشگلا

آنه شنبه 24 دی‌ماه سال 1401 ساعت 09:10 ب.ظ

و مایی که اصلا نمیتونیم کانال رو پیدا کنیم چه برسه حرف بزنیم

لینکش رو گذاشتم توی پست ثابت پین شده.

رضا شنبه 24 دی‌ماه سال 1401 ساعت 11:20 ب.ظ

بومی سازیت تو حلقم

نوکرتم داداشی

Blue Mahya شنبه 24 دی‌ماه سال 1401 ساعت 11:43 ب.ظ http://Bluemahya.blogsky.com

تصور اون درگیری با عزیزدل و برادرش و اینکه تو لج کردی نری بیرون خنده داره برام XD

بوس به تو

آنه شنبه 24 دی‌ماه سال 1401 ساعت 11:48 ب.ظ

به پیر به پیغمبر نمیشه .
خودت با یه گوشیه دیگه امتحان کن اصلا پیدا نمیکنه تو سرچ
پیامم سانسور نکن
مرسی اه

چرا رو لینک پست اول نمیزنی؟؟

Blue Mahya یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 01:12 ق.ظ http://Bluemahya.blogsky.com

چون اسکله. کلا مردم‌ ما اینطورین.
بابا باید اون لینک رو کپی کنه بره توی تلگرام توی یک saved messages ئی پِیست کنه و بعد بزنه روش ولی چنین مراحل ساده ای رو بلد نیست و ناتوانه. تو رو خدا اینارو با این ضریب هوشی فوق العاده بالا نیار تو گروه ماها دگرگون میشیم و نمی‌کشیم.

اونم خواهرمه.تو هم خواهرمی

آنه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 01:23 ق.ظ

تو اصلا متوجه نمیشی من چی میگم
شاید مریضی اینجوری شدی نمیدونم
در کل بهتون خوش بگذره
شاید وبلاگ وجدان برم بد نباشه

لینک رو کپی بکن
برو تو تلگرام
برو توی saved massege
اونجا paste بکن
بزن رو لینک.
میاد تو گروه
------------
برای سلامتیم دعا بکن

Sepehr یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 03:14 ق.ظ

I love u bro
I'll read ur blog forever
I'm not angry about u.

فارسی بگو،به قرآن حالیم نمیشه

Sepehr یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 06:12 ق.ظ

هاها

هیچی داداش،خلاصش این بود دوست دارم و می‌دونی من هیچ خصومتی با کسی ندارم و نداشتم.

نمی‌دونم چرا اوضاع بین من BM اینجور پیش رفت.

BM دلم برای موسیقی هات تنگ میشه.

اون اجرای خودتم مدام گوش میدم.

امیدوارم منو ببخشی اگه ناخواسته روی اعصابت تاثیر بد گذاشتم.

Sepehr یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 06:40 ق.ظ

BM لطفا ضمانت ما رو پیش تراویس بده که بتونم بیام گروه باهم موسیقی به اشتراک بذاریم.

هنوز از معرفی angel baby فوق العاده ممنونم ازت.

امیدوارم اجازه بدی از صفر شروع کنیم.

Blue Mahya یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 04:23 ب.ظ http://bluemahya.blogsky.com

چرا هیچکسی به من ایمان نمیاره؟ نگفتم اینا همشون یکی هستن؟ حالا نمیدونم من خیلی اسکل شدم توسط یکی دیگه یا واقعا واقعیت همین بوده.فقط استراتژی عجیبی پشت این داستان ها بود که سرگرم کننده و در عین حال گیج کننده بود.
+++خیلی جالبه همین الان angel baby داره پلی میشه

آنه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 09:21 ب.ظ

به ببین کی اینجاست محیا بلو هرچند که برای من صورتی هستی
اول اینکه ما ادم های خنگی نیستیم وقتی میگم نمیشه یعنی واقعا نمیشه .
اون موقعی که تراویس خان گروه رو خصوصی نکرده نکرده بود پس چطور اومدم و به ایدیت پیام دادم هرچند که تو قول شنوای خوب رو بهم دادی هرچند صبرت کم بود و منو از صد جا بلاک کردی
محیا تو ب ای من یکی خیلی عزیزی ولی گوله آتیشی
محیا جان نمیدونم چرا با توجه به اینکه میگی نظرات ادم ها تو مجازی واست پزیشی اهمیت نداره ولی بازم انقدر تو رو بهم میریزه ؟ تو فهمیدی که ما ها یکنفریم؟ یعنی فکر میکنی من سپهر یا حتی وجدان بیدار یکی هستیم ؟ یا فکر میکنی اون فاطمه زهرا همون سپهر بود ؟ کاشکی حداقل میزاشتی یکم حرف بزنم تا خودمو لو میدادم و محکم تر این حرفو میزدی
اصلا دقت کردی برتین خیلی وقته نیست ؟ اون چطور میتونه رفته باشه ؟ شاید اونم باشیم ؟
در کل محیا تو در عین اینکه تظاهر میکنی مجازی برات مهم نیست ولی مهمه و خودتو اینو اعتراف کردی قبلا.
اگه تراویس تو رو قبول داشته باشه کافیه واسه عاشقت شدن .
شایدم من یک بایسکشوال واقعی باشم خدا رو چه دیدی ؟
در کل و خلاصه من اماده هرگونه یادگیری فحش جدید از تو ام . به قول تراویس که فحش اا هم ادم رو تحریک میکنن و انتطار دارم این دفعه به من بگی اب بینی بز (اینو شاید شیخ تراویس بدونه یعنی چی)
همونطور که به سپهر جان گفتی اب بینی لای موهای کفشور حموم
در کل فحش ادم رو اروم میکنه . دوست دارم اروم بشی . دوست دارم حالت خوب باشه . دوست داشتم باهات حرف بزنم ولی تو نخواستی . حتی اگه هیچی نگی بازم عزیزدل مایی محیا بلوی صدا سکسی

وجدان بیدار نیستی؟

آنه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 10:19 ب.ظ

تراویس جان اگه پیام قبلیم رو نمیخوای اینجا تایید کنی حداقل اسکرین بگیر برای محیا جانم بفرست
ان شالله زود حالت خوب میشه عزیزدل

گاییدی،تاییدش کردم

Blue Mahya یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 11:00 ب.ظ http://Bluemahya.blogsky.com

آنه، فحش میخوای؟ تو لایق فحش منی؟ تو، عَنِ منم نیستی. این با قافیه ترین چیزی بود که میتونستم نسبت به شر و ور هات بگم خوش باشی با درگیر شدنت درباره‌ی من، چقدر وقت گذاشتی از زندگیت طومار نوشتی...پشمام.
---
تراویس
ایشون کسیه که تو گروه بوده یا هست من نمیدونم در هر صورت، بگو کمتر با صدای من بزنه.

کس خله

Blue Mahya یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 11:14 ب.ظ http://Bluemahya.blogsky.com

ای خاک بر سرت کنن حانه الان فهمیدم خودتی. چقدر بیکاری تو مگه کنکور نداری سرت همش تو کون تراویس و من و بقیست؟ :/ آخه کی حوصله داره چرت و پرت های تو رو بشنوه؟ بلاک سهله بدتر از اون باید سرت میومد. اگر یک روز تو واقعیت ببینمت... دعا کن نبینمت دختره‌ی دوهزاری. همون گفتن اینکه از عن کمتری هم والا برات زیادیه اصلا تو لایق فحش نیستی چه برسه چیزای دیگه روانی استاکر علاف!

خدا بهش عقل بده

آنه یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1401 ساعت 11:40 ب.ظ

وای تراویس به من نگو وجدان بیدار محیا به هوشت شک میکنه

کص نگو مومن

Blue Mahya دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1401 ساعت 12:13 ق.ظ http://Bluemahya.blogsky.com

ذاتت خرابه حانه.
من کسی رو میشنوم که عوضی بازی در نیاره و هزار چهره نباشه! تو صورت انواع حیوانات رو داری جز صورت انسان!برام سواله چرا نمیکشی بیرون ازمون! چطور یکی میتونه انقدر بد باشه،انقدر غیر قابل تحمل،انقدر زشت،آزار دهنده،انقدر کثیف،انقدر افتضاح،انقدر متعفن،انقدر مزاحم و فوضول!!!نفرت انگیزی و من هیچوقت نمیتونم ببخشمت.

قشنگ رید بهت حانه
جات بودم تا آخر عمر با مجازی خداحافظی میکردم

آنه دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1401 ساعت 01:12 ق.ظ

نه تراویس جان این ریدن نیست این افتخار نیست

تراویس عزیز من خواهشا بدون خوندن فقط تایید کن از صبر تو خارجه درک حرفام و اینا برای محیا هست .

نمیدونم این حس توهم توطئه ای که محیا داره از چه زخمی ترشح میشه ؟
چه زخم های دیگه ای روح محیا رو اینجور آزرده که اینچنین به پاچه گرفتنش افتخار میکنه ؟
منو با چه از خدا بیخبری اشتباه گرفته که فکر میکنه کنکور دارم اونم یعد از ۱۰ سال از دوران نحس کنکور باید دوباره یادش بیوفتم ؟
تراویس من یادمه با یه بدبختی به اسم تیلو خیلی سر جنگ داشتی . یادمه خیلی ازش کفری بودی و کلی فحش نثارش کردی .
جنس محیا از این جهت برام دوست داشتی بود و هست که نقابی نداره ولی این بی نقابی یکم بی رحمی میخواد تا بخوای با چنین گرگی رو به رو بشی
گرگی که تو را میدرد و محلت حرف را نمیدهد
مثل ایرانی که حق حرف زدن رو گرفته و خودش قضاوت میکنه و حکم صادر میکنه و خودش اجرا
محیا با هر حرفش پرده های وجودش رو کنار میزنه و همونی رو نمایش میازه که هست و این قابل تقدیره چون کمتر کسی جسارت به نمایش گذاشتن خودشو داره .
نمیدونستم محیا از یه پشت کنکوری انقدر زخم خورده که به هرکسی که جلوش بلند بشه اینجوری میپره هرچند من پریدنت رو هم دوست دارم .
چیزی از علاقه من به تو محیا ی بی پروای بی پرده کم نشده .
من اهل فحش نیستم متاسفانه ولی میتونم تصور کنم که چقدر کیف میده ولی نمیدونم چرا حس میکنم خالی که نشدی هیچ دلت رو باز غمی گرفته .
حتی نمیدونم چرا بهم میگی حانه در صورتی که آنه هستم .
در کل حرف زیادست و جنگ بسیار
بلاک کردن تو هم معنا داره ولی من ادمی نیستم که اذیت کنم ولی حق داری و باید کسی که آرامشت رو بهم میزنه حذف کنی .
شاید ساده تر از اونی باشم که بتونم با این حجم از نفرت نسبت به یکی کنار بیام چون تجربه نداشتم ولی در من اتفاق خاصی نیوفتاد و حس خاصی ایجاد نکرد جز حس شرمندگی از اینوه غم دلت و زخم قدیمی سر باز کرد هرچند که زخم اشتباهی رو باز کردی . بپذیر ادمها اشتباه میکنن و تو ادمی .اینو زیاد بپذیر تو هم ادمی.
یکی میگفت در مجازی ادمها مثل روحن .
چقدر درست میگفت تو نع میدونی من دقیقا کیم و نه حتی جنسیتم رو داری درست حدس میزنی و حتی شناختت از من صفره و این خطای مجازیه و تو بی تقصیر و ناتوان در حل کردن چنین چیز پیچیده ای مگر اینکه فرصت حرف زدن بدی .

مونا دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1401 ساعت 04:58 ب.ظ

من بهت گفتم این گروه رو حذف کن و تو کلی فحش دادی که البته جز این انتظاری نبود ازت. ببین چه حرفهایی به هم میزنند این جماعتی که تا چند وقت پیش اصلا از هم خبری نداشتند. ببین چطور اعصابشون خرد شده. اینا همه انرژی منفیه که تو باعثش شدی و خودت هم این انرژی منفی رو می گیری. اگر میتونی یه کار مثبت بکن و اگر نمیتونی حداقل کاری نکن. زندگی کوتاهه و ارزش آزردن آدم ها رو نداره.

گه خوردم
حلالم بکن
تو هم بیا گروه

آنه دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1401 ساعت 06:24 ب.ظ

میبینی چقدر کیف میده سانسور کردن ؟ پس حکومت ایران حق داره هرچقدر دلش میخواد سانسور کنه و خفه کنه چون به نفعش نیست . اونا یاد گرفتن بزنن و بکشن و اعدام کنن شماهام یاد گرفتین با فحش طرف رو از میدون به در کنید .هیچ فرقی بین شما ظالم ها نیست . کاش انسانی بود برای حرف شنیدن و حرف زدن .

وجدان بیدار دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1401 ساعت 07:12 ب.ظ https://zhobin66.blogsky.com/

آنه کیست ؟ این داره شهرت دزدی میکنه ؟ چرا خوب؟
من آنه نیستم ؟ شما آنه شرلی با موهای قرمز هستی ؟
بلو محیا آبی بود شما قرمز اش هستی ؟
اینا میخوان فوتبال بازی کن ان گل کوچیک چیزی بازی کن ان
من یک ملیکا میخواستم برم الانه که برف اومده دست شو بگیرم بریم برف بازی تاب سرسره بازی کیم بستنی بخوریم طرقبه شاندیز مشهد ؟
آیا این خواسته بزرگی و نابجای است ؟

من فکر کردم تو یخ بندون مشهد مُردی دور از جون.

Blue Mahya دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1401 ساعت 08:21 ب.ظ http://Bluemahya.blogsky.com

خطاب به مونا:
وقتی از چیزی خبر نداری مجبور نیستی دربارش نظر بدی،وقتی عضو گروه نیستی حق نداری چیزی بگی، حرف نزنی نمیگن لالی.

حانه دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1401 ساعت 09:08 ب.ظ

گیری کردیم این وقت شب.
ینی من نشستم یه گوشه دارم ماست و نونم و میخوری یهو یکی رد میشه لگد میزنه به من.
این آنه است من حانم بقران مجِد

آنه سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1401 ساعت 11:14 ق.ظ

ژوبین ، تراویس منو سانسور کرده تایید نمیکنه .
تو وبلاگ خودت پیام گذاشتم

Blue Mahya سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1401 ساعت 08:45 ب.ظ http://Bluemahya.blogsky.com

خاک بر سرت با این وب مزخرفت که همه رو انداخته جون هم، حالم بهم میخوره از همتون که معلوم نیست کدوم خرایی هستین و از همه بدتر تو تراویس،لذت میبری از زجر کشیدن مردم،خیلی ازت بدم میاد،خیلی ناراحتم کردی و دقیقا مثل اون حانه و هر خر دیگه ای بود، تو رو هم هیچوقت نمیبخشم. چون دقیقا دست گذاشتی رو کاری که گفتم نکن، باز گذاشتن این طویله ی کامنت هات، متاسفانه من نمیتونم چوپانی این حجم گاو و گوسفند رو بکنم،شماها بدبختا لایقِ وجود من نیستین.
تیلوتیلو رو مسخره میکردی دعوا راه میندازه خودت بدتر از اونی.

آنه و حانه و M و علی و سپهر و هر کسی که میخواد باشه
I just hate all of you and I'm glad that you guys are not in my real physical life
و نمیدونم چقدر حجم گُه لازمه که آنه بخوره تا در مورد من حرف نزنه، چون سیرایی نداره این "موجود"،اصلا نمیفهمه من چی میگم از بس الاغه.

اونقدری خسته هستم که دیگه برنگردم تو این وبلاگ که بخش بزرگی از روح و وجود و فکرم توسط صاحبش کاملا و به طور جبران ناپذیری تخریب شده.


و اگرچه اینم نمیشه نگفت که شاشِ سگِ سیاه مراغه ای روی تک تک کسایی که با اسم های چرت و پرت پشت آی پی های vpn ئیشون مخفی شدن و ادعا میکنن یکی دیگن در حالی که میدونن چه حروم زاده هایی هستن

همیشه از خودم بدم میومد تو این وادی،میگفتم محیا توی مجازی تو واقعا خودتی؟ به خودم اومدم و دیدم واقعا خودمم و بقیه چیزی چز یک مشت کلمه نیستن،در نتیجه از خودم بدم نمیاد، بلکه از همه ی شماها بدم میاد که خودتون نیستید احمقا.

کاش یکم برای وقت زندگی ارزش قائل بودید،من دیگه بر نمیگردم تو این محیط،جواب کامنت هاتون مثل نوشتن نامه برای معلمی هست که بازنشسته شده و برنمیگرده به مدرسه،خودمم و وبم با دو سه نفری که دوست دارم منو بخونن، نه هر بی سر پا و بی شخصیتی، حالا اون شخص آنه و حانه و فاطمه زهرا و هر پلشت دیگه ای میتونه باشه که گُه تو اول و آخرتون اسکلای دو هزاری.

بوچ به صورت ماهت

حانه :) سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1401 ساعت 10:35 ب.ظ

خیلی ببخشید ولی جر خودم با کامنتا:)
بابا بچه ها به خودتون بیایید ترو خدا . وب یه جایی که بیشتر ملت یا مینویسن اروم شن یا کص میگن میخندن . نباید برینه به اعصابتون. خیلی غرق شدین . منم شدم . اتفاقا من واسع خالی کردن خودم یه بار با اسم ناشناس کلی لیچار بار تراویس کردم ولی خب عذر خواهی کردم هم از تری هم از محیا . بقران من گرگ نیستم محیا رو اذیت کردم و ازش معذرت خواهی هم کردم and I think that was not such a big deal
انی وی اقا اینجا کص بگید بخندید اینقد جدی نگیرین
در کنار هزاران بدی تراویس خوبیش اینه که همه چیو دایورت میکنه به کیرش و همه چیزو به تخماش میگیره
همینا لاو یو ال و کیسیز فور یو بیوتیفول پیپل

م چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1401 ساعت 09:58 ق.ظ

آدمی که تو مستی بمیره هیچ وقت بخشیده نمیشه حتی شرکت در تشییع جنازه اش هم بر مومنین حرامه

حتی اگه به خدا بگم گُه خوردم

asal پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1401 ساعت 06:43 ب.ظ

تراویس تو گروه چه انقلابی رخ داده
به منم بگو
حس غریبی میکنم نمیفهمم بقیه چی میگن!

مگه اومدی توی گروه؟چرا من ندیدمت؟اسمت چیه؟
من گروه رو لینکش رو برداشتم.

asal پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1401 ساعت 10:39 ب.ظ

نه بابا کامنتای اینجارو میخونم میگم
وگرنه من همچنان تلگرامم باز نمیکنه

وجدان بیدار به فدایت

asal پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1401 ساعت 11:50 ب.ظ

وای نه اینو نچسبون به من لطفا

داداشمه.تا زنش ندم راحت نمیشم.باید زن بگیره بشه وجدان آسوده

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد