تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

فرصت بدی کردن در هر روز صدها بار به دست می آید و فرصت خوبی کردن در هر سال، یکبار.

میگم این هفته همش سخت کار کردم،این آخر هفته ای و شب جمعه ای یه آبجو خوریمون نشه؟؟

رفتم "گنتوم" دوباره نون خریدم.اون نونی که با زیتون درست میکنن و من میزنم تو شراب و میخورم امروز که رفتم دیدم اسمش کوردون بود.یا یه همچین چیزی.یادم نمیاد.دو تا نون خریدم که باز هم اسمشون یادم نمیاد.

الان اومدم دستشویی و کمی دارم گیج میشم.من از اونها نیستم که تو عرق خوری بگن ما رو هر چی بخوریم نمیگیره.اصلا من بدم میاد با این آدمها بشینم عرق بخورم.من یه لیوان بزرگ آبجو بخورم یا چهار تا شات عرق سگی بزنم قشنگ کله ام داغ میشه.دلم میخواد یه لیوان بزرگ و شیشه ای آبجوخوری بخرم.

امروز هم هوای شیراز قشنگ بود.ابری و بارونی بود.نمیدونم چرا امتیازم توی اسنپ یه دفعه ای اومده پایین،توی بخش امتیازات که رفتم دیدم چهار نفر یک ستاره بهم دادن،واسم عجیبه.من از اون راننده های صبورم که هیچ بداخلاقی ندارم.فقط یه بدی دارم و به نظر خودم البته حُسن و مزیت هم هست و اونم اینه که از اول تا آخرش با مسافر یک کلمه هم حرف نمیزنم.فقط سلام و خوش اومدین و خداحافظ و روز خوبی داشته باشین.آهنگ هم نمیزارم.در سکوت رانندگی میکنم تا برسم به مقصد.احتمالا بعضی مسافرها دوست دارن باهاشون حرف بزنم که من حرف نزدم و یک ستاره دادن بهم.

من وقتایی که مست هم نیستم همین جوری مینویسم،پس نتیجه میگیریم که کلا من آدم کس خلی هستم و همیشه انگار مستم

حالا یه کم بیشتر میخورم و برمیگردم پیشتون.واسم کامنت بزارین.دوست دارم کامنتهاتون رو میخونم.خودتون رو هم دوست دارم.


پانوشت:الان کمی مست شدم.جونم رو واسه کشورم میدم.عاشق ایرانم.

پانوشت:اگر عزیز دل زنم نبود،قسم میخورم زن افغانی میگرفتم.این قدر دختراشون رو دوست دارم که حد و حساب نداره.یه دوست دختر افغانی داشتم اسمش فریده بود.خیلی دوستش داشتم.بهش میگفتم دوست دارم،میگفت ثابت کن،میگفتم هر چی تو بگی میگفت طلا بخر برام،واسش طلا میخریدم،میگفت بهم زنگ بزن،بهش زنگ میزدم،میگفت بیا خواستگاریم نیگفتم کی،میگفت نه میخوام درس بخونم.حاضر بودم کف پاش رو ببوسم.تازه داماد افغانی ها نشدم عوضش داماد شیرازی ها شدم.قسمت خدا رو شکر،همیشه کار رو باید بسپری به خدا.کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه.


پانوشت:asal به چه زبونی بهت بگم،قربونت برم من،من دوستت دارم،نمیخوام بهت دست بزنم،نمیخوام اذیتت بکنم،فقط میخوام برسونمت سرکار،میخوام ببینمت،واست بستنی بخرم،ببرمت هرجایی خواستی مفت و مجانی برسونمت باهات حرف بزنم،به حضرت عباس منظور بدی ندارم،مستی و راستی،من دوستت دارم.منو اذیت نکن.من توی این شهر هیچ دوستی ندارم.تو دوستم باش.



پانوشت:لاری ها یه شیرینی دارن به اسم تفتو،اصلا خوشمزه نیست.نمیدونم چرا این قدر دوسش دارن


پانوشت:راستی جزر و مد چرا مدتیه که کامنت نمیزاره؟


پانوشت:ز خاک من اگر گندم برآید،از آن گر نان پزی مستی فزاید

نظرات 7 + ارسال نظر
وجدان بیدار پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 07:50 ب.ظ https://zhobin66.blogsky.com/

باز مست بودی رفتی اسنپ و نشستی پای این سیستم بعد میگی امتیازم کم شده
باز نون وشراب خوردی ؟ حالا خوشمزه میشه ؟ والا آدم می مونه گاهی بهت چی بگه ؟ یک یادداشتی دارم برات خصوصی می فرستم بخون ؟!...

نه تو مستی که رانندگی نمیکنم.الان خونه ام.

خانوم ف پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 08:10 ب.ظ http://Khanomef.blogsky.com

دلیل امتیاز پایینت فک کنم طالبانی بودنت و اون حجم ریشی هست که داری .
حزرومد نیست
خانوم دکتر هم نبست چند وقته نگرانشم


به عسل
عسل بیا یه سفر داخل شهری برو دیگه با داداشمون چقدر ناز داری تو

باید ریشم رو بزنم.تو همیشه حرف حق میزنی.

گلشن پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 08:40 ب.ظ

وقتایی که تو مستی کامنتای وجدان بیدار قابل فهم تر از حالت عادیه

بوس بهم بده

asal پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 09:25 ب.ظ

لابد ماسک نمیزنی
بعضیا براشون مهمه
آهنگ بذاری بهتره
من یه بار تا نشستم تو ماشین گفتم سلام جوابمو نداد شروع کرد تلفن صحبت کردن
منم بهش ٢ دادم :|
ادم میترسه ازت هرچی فکرشو میکنم جرات ندارم باهات بیام بیرون

اتفاقا ماسک تمام مدت دارم.
آهنگ بزارم.باشه.
چرا میترسی؟اتفاقا این قدر پسر خوب و مهربونی هستم.این قدر با محبت هستم.نوشته هام و شخصیتم زمین تا آسمون با هم فرق دارن.

جزر و مد جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 12:19 ق.ظ

سلام و ارادت تراویس بزرگ و خدا قوت.
سکوت که خوبه من خوشم میاد،اما یه موسیقی با صدا کم هم خوبه حس امنیت میده.

قربونت برم مهربون زیبا

نون جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 12:39 ق.ظ

چرا این چند روز تند تند مست می کنی؟از چیزی نگرانی؟

نه عزیز دلم.مست نکردم.فقط کمی گیج و شنگول شدم.
مرسی به فکرمی مهربونم.فقط خدا کنه پسر نباشی بخوای بهم نظر داشته باشی

وجدان بیدار یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 06:23 ب.ظ https://zhobin66.blogsky.com/

من اگر مثل شوما هر روز نان و شراب میزدم اسم ام لابد میشد وجدان درد گیج ... ی
عسل خانووم مخلصیم چاکریم در خدمتیم دماغ چی شد بابا ؟
من با دسته گل بدست پشت خونتون منتظرم چیکار کنم عایا ؟!

asal نمیدونم چرا تحویلمون نمیگیره.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد