امروز رو گفتیم مثل آدم قشنگ کار بکنیم،دیگه زیدی،دوست دختری چیزی نداریم،قشنگ کار بکنیم.کرایه ها که کم و تخمی دقیقا مثل چهار سال پیش بود کرایه ها،گفتیم کس خارش کار بکنیم بهتر از هیچی هست.گرم هم بود باز گفتیم بیخیال کار بکنیم،کمی کار کردم اسنپ قطع شد،زنگ زدم گفتن سراسری هست،گفتم عیب نداره تپ سی کار میکنم،یه مسافر گرفتم اونم قطع شد.گفتم مسافرا رو از گوشه خیابون بزنم گوشاشون رو ببرم وجدانم قبول نکرد.اگه قرار بود منم از این فرصت سواستفاده بکنم و بمالم در مسافرا که فرقی با بقیه ندارم.لذا اومدم خونه و سر راه هم یه پسری رو مفتی رسوندم تا مسیرش.
همین.بوس
این هم در تو مالیدن
یه بارهم تو در ملت بمال
چیزی نمیشه مشتی
نه دیگه،من پسر پیغمبرم
جیبتون پر پول
دوستت دارم