تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

هرچیز عذابتان می‌دهد را نبینید. سعی کنید با تکیه بر خوبی‌ها روزگار را بگذرانید. زندگی را سخت نگیرید، خوب و بدش می‌گذرد.

شبکه خبر مجری برنامه "زندگی پس از زندگی" رو آورده بود.و چند تا مهمان دعوت کرده بود که با دیدن برنامه از تصمیم به خودکشی منصرف شده بودن.اینا که حرف میزدن طبق معمول همیشه من گریه کردم.خیلی توی این چیزا نازک دل هستم.

خودکشی خیلی بده،من همکارها و دوست ها و فامیل هایی داشتم که خودکشی کردن.همیشه و روزی نیست به اینا فکر نکنم.و بزرگترین سوالی که همیشه از خودم میکنم اینه که چرا من نفهمیدم این همچین تصمیمی داره.

توی مدارس و دانشگاه ها هیچ حرفی از خودکشی زده نمیشه و هیچ آموزشی نیست که بگن خودکشی کار بدی هست.امیدوارم این موضوع و این اموزش ها جا بیفته و در موردش حرف بزنن شاید یک نفر منصرف شد از این کار.

تو رو جان من،جان خودتون،جان جفتمون،جان عزیزتون نه به خودکشی فکر بکنید و نه انجامش بدین.

نظرات 13 + ارسال نظر
امیر دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 02:24 ب.ظ http://dashtemoshavvash.blogsky.com

سلام
خیلی هم بد نیست
میتونی امتحان کنی!
اگر بد بود با من!

بی ادب

بانوی کویر دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 02:58 ب.ظ https://banooyekavir.blogsky.com/

همیشه برام سواله یعنی آخرین لحظات به چی فکر میکردند وقتی خودخواسته به زندگی خاتمه دادند :((

مرجان دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 03:18 ب.ظ

چقدر تغییر کردی تراویس دلیلش چیه؟ دیگه تم حرفات جنسی نیست.

شاید یکی دیگه داره مینویسه.شاید هکم کردن

مرجان دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 03:24 ب.ظ

شاید داری پدر میشی تراویس.

شاید باید بیام تهران مهمونت بشم بشینی روی پام و سرمو بزارم روی سینه هات

قره بالا دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 03:27 ب.ظ http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

آموزش لازمه
ولی نه صرفا برای اینکه بگن کار بدیه (شاید واقعا کار بدی نباشه)
بخاطر اینکه بعدا با خودمون نگیم شاید میشد به اون فرد کمک کرد

شومهان دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 03:38 ب.ظ

منم این‌ تجربه رو داشتم و با اینکه ۱۵سالی ازش میگذره اما هنوزم که به دوستم فکر میکنم حالم بد میشه
فکر میکنم شاید میتونستم کمک کنم، یا به قول او چرا نفهمیدم..
درد داره خیلی...

ح دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 03:58 ب.ظ

کربلا با نازلترین قیمت
زیارت کربلا و دعا برای فرج تحت قبه
به نیت تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
۳ شب در کربلا
اسکان : مهمانسرا سالنی مجهز به آسانسور وایفای (اینترنت)
یک شب در نجف اسکان هتل نزدیک حرم
کوفه . سهله . طفلان مسلم . بی بی شریفه. سیدمحمد
زیارت سامرا یک شب
زیارت کاظمین .
روزانه سه وعده غذا درخاک عراق
هزینه سفر 3600 سه میلیون و ششصد هزار تومان

************
کاروان استغاثه دوروزه
زیارت کربلا در هر شب جمعه
ودعا برای فرج تحت قبه
حرکت هرهفته چهارشنبه ساعت ۲۰ شب
زیارت نجف و کربلا
جمعه شب برگشت ورسیدن به منزل
هزینه سفر یک میلیون و هشتصد تومان

جهت ثبت نام به شماره
۰۹۱۲۲۲۸۰۵۹۸تماس حاصل نمایید
***************
#مکتب_القرآن_فاطمیه

هدیه دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 05:19 ب.ظ

....و منی که قربانی خودکشی ام ...سخته برای بازمانده ها واقعا دردناکه...
به نکته ی خوبی اشاره کردید

هاله قدسی دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 09:11 ب.ظ

من از تصور خودکشی حال افسردگی بهم دست می ده و غمگین می شم.
دل نازکی ات متاثرم کرد. من هم فوری گریه ام می گیره.
دایی من خودکشی کرد و تا یک روز کسی نفهمیده بود که چی به چی شده.

خدا رحمتش بکنه

زهرا دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 11:29 ب.ظ http://pichakkk.blogsky.com

اینکه کسی که خودکشی میکنه کجای کار هست رو نمیدونم. ولی ما بازماندگان، همیشه تو بهتش میمونیم.
من تجربه ی سه تا خودکشی اطرافم رو دارم.
یکی درجه یک و خیلی نزدیک بود. هنوز هم گاهی با فکر کردن بهش حالم بد میشه. یک چرای بزرگی همراه باهاش میاد که هیچوقت حل نمیشه.
دومی رو دورادور میشناختم. یک دختر به ظاهر مستقل و موفق. بعد از سم خوردن پشیمون شده بود و زنگ زده بود به دوستش که برسونش بیمارستان. ولی متاسفانه فوت کرد.
سومی رو هیچوقت ندیدم. اما به شکل عجیبی در جریان زندگیش بودم!!! خانم دکتر بود. و سر شیفت قرص خورده بود و تمام. هم دوره هاش هر چی تلاش کرده بودن هیچ.

زهرا دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 11:33 ب.ظ http://pichakkk.blogsky.com

اینم بگم. قبلا تو وبم نوشته بودم در موردش :))
چند سال پیش من یه عملی داشتم و یک هفته ای بیمارستان بستری بودم.
همزمان یه پسری رو آوردن که تو خیابون با دوست دخترش دعواش شده بود. رقته بود خونه و جوهر نمک خورده بود! کل مری و معده رو نابود کرده بود خلاصه.
جالب تر اینکه دوست دخترش شب ها بعنوان همراه میموند باهاش.
و موضوع گرم گفتگو بین باقی بیمارها و همراه هاشون این بود که روش های خودکشی دو دسته ان. اگر میخوای جدی بمیری، یه راهی برو که قشنگ نفله شی.
اگرم میخوای الکی فقط خودتو لوس کنی و جلب توجه کنی (مثل اون پسره) بابا حداقل یه قرصی چیزی بخور که با یه شستشوی معده بشه جمعش کرد.جوهر نمک آخه؟!!
چطوری اینو خورده بود اصلا؟! :|||

بیچاره

قره بالا سه‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 12:12 ق.ظ http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

به زهرا
از این اسگول بازی ها زیاد درمیارن
کل مری و معده به فنا میره
یه بار یه دختره رو آورده بودن با باباش دعوا کرده بود، مایع سفیدکننده خورده بود، فکر کنم ششمین عملش بود
میخوای بمیری بابا درست و حسابی بمیر دیگه
این لوس بازیا چیه
پدر همه رو درمیاری

یا پیغمبر.چه کارایی میکنن ملت

فضول خانوم سه‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 01:33 ب.ظ

منم چن بار فک کردم بهش :((

عززیز دلم بهش فکر نکن دورت بگردم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد