یه کتابی هست به اسم "شازده کوچولو" که خیلی ها اون رو خوندن.کتاب سبک و کم صفحه و خوبیه.
اما یک قسمتی داره که شازده کوچولو با یک روباهی حرف میزنه و روباهه در مورد اهلی کردن بهش یه چیزایی میگه و الخ.... .من همیشه با خوندن این قسمت از کتاب اشک تو چشمام جمع میشه.نمیدونم چرا ولی خیلی قشنگه.