تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

نیمه شب در پاریس

نیمه شب در پاریس رو از وودی آلن دیدم،خوب بود،اما خیلی خوب نبود یا شاید هم چون از بس که فیلم خوب داره وودی آلن این یکی خیلی شاهکار نبود هر چند خود وودی آلن این فیلم رو بهترین فیلمش میدونه.

فکر کنم کارلا برونی هم توی این فیلم بود با این پسر بوره که اسمش یادم نیست و قبلا تو کارای طنز بود و اون اوایل کارش یه گروه بودن و فیلم درست میکردن و کارگردان بیشترشون هم گاس ون سنت بود.

به هر حال فیلم جالبی بود و دوستش داشتم.


رم،شهر بی دفاع

خوب بالاخره از بیکاری استفاده کردم و یه فیلم دیدم،البته بهتر اینه که بگم یه فیلم ندیدم،یه شاهکار بی نظیر از بازی رنگ و نور و موسیقی و معماری و خرده روایت های عاشقانه دیدم.فیلمی که میخوام براتون تعریفش بکنم چیزی نبود جز" تقدیم به رم با عشق" از کسی که فیلمهاش رو با تمام وجودم دوست دارم.وودی آلن اسطوره ای.

وودی آلن چند سالی میشه که فیلمهاش رو به خاطر هزینه های کمتر تو اروپا میسازه و ابتدا با امتیاز نهایی تو لندن شروع کرد،بعد از اون رویای کاساندرا و یه فیلم دیگه باز هم تو لندن،بعد ویکی کریستینا،بارسلونا،بعد هم تقدیم به رم با عشق و در نهایت نیمه شب در پاریس.

اما تقدیم به رم با عشق شاهکار بود،پر از اپرا و موسیقی ناب و بازی های زیبا بود.لوکیشن های خارجی فیلم تماما  خیابونای افسانه ای رم بودن و به خوبی جلوه های این شهر رویایی رو نشون میداد به طوری که هر بیننده ای رو ناخودآگاه میخکوب فیلم میکرد.اما از مناظر زیبا و موسیقی جادویی فیلم که بگذریم به داستان میرسیم.

داستان روایتگر آدمهایی بود که هر کدوم به نوعی به رم اومده بودن و حکایت اونها به طور موازی جلو میرفت.من داستان رو روایت نمیکنم چون تو تعریف کردن فیلمها مهارت ندارم و شاید سخنی به گزاف بگم و چیزی از ارزش های والای این فیلم کم بکنم.اما شخصیت محبوب من تو این فیلم همون یارو معمار امریکایی بود که به نوعی ایفا گر نقش خرد و وجدان بیداری رو داشت که امر و نهی نمیکرد و به طور بسیار هوشمندانه ای نصیحت میکرد و تجربیات بی نظیری داشت که به شکل طنز روشنفکرانه ای اونها رو بیان میکرد.

واقعا فیلم خوبی بود،امیدوارم همه این فیلم رو ببینن.

و من الله التوفیق.