تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

باور دارم یک برگ علف چیزی کم از سفر ستارگان ندارد


عزیز دلم،قربان لب‌های عزیزت بروم. قربان چشم‌های عزیزت بروم. قربان بند کفش‌هایت بروم. چه دوستت دارم، چه دوستت دارم، چه دوستت دارم...

قربانت بروم، قربان سراپای وجودت، قربان موهای سیاه پشت گردنت بروم، قربان مردمک‌های بی‌قرار چشمهایت بروم،قربان رگ های سبز دستانت بروم،قربان غم و شادیت بروم، تو چه هستی که جز با تو آرام نمی‌گیرم، حتی جای پایی از تو در خاک برای من کافیست، کافیست که بتوانم اعتماد کنم، بتوانم بایستم، بتوانم باشم، کافیست که صدایم کنی و من به دنیا بیایم و درختها و آفتاب و گنجشکها با من به دنیا بیایند. دوستت دارم و دلم تاب تحمل این همه عشق را ندارد. دلم از سینه‌ام بزرگتر می‌شود. دلم مرا به بی‌قراری می‌کشاند.

قلب یک زن اقیانوس عمیقی از رازهاست

چند سال پیش بنده رخت دامادی برتن کردم و همان طور که بهتر از بنده حقیر می دانید باید قبل از آن به آزمایشگاه های دولتی مراجعه نمود و آزمایش خون و ادرار داد و جلوی ناظر محترم شوشول را عیان نمود و اجابت مزاج در لیوان کرد که کاری است بس مشمئز کننده و از شرح ماوقع آن می گذرم.

اما داستان زمانی کسالت بار می شود که تا آماده شدن نتایج باید در کلاس آموزش مسائل جنسی و زناشویی به اجبار شرکت بکنی.کسالت بار از آن جهت که همه شرکت کننده های این کلاس ها خود اساتید مسائل جنسی هستند و ید طولایی در حوزه شرکت در عملیات های مختلف دارند.

کلاس که شروع شد مردی جوان استاد ما بود که فوق لیسانس روانشناسی داشت و قرار بود به ما مسائل جنسی را آموزش دهد،از سخنان گهربار ایشان فقط به چند مورد اشاره میکنم که ایشان فرمودند شبی که قرار است سکس بکنید باید از صبح زمینه چینی بکنید و بانو را آماده بکنید یا این که سکس نرمال حداقل یک ساعت باید طول بکشد که مشتمل بر چهار مرحله پیش نوازش،نوازش،بوسیدن و لیسیدن و در نهایت دخول است و هر کدام مستلزم ۱۵ دقیقه زمان مفید می باشد و نمیتوان مثلا مرحله بوسیدن و لیسیدن رو قربانی مرحله دخول نمود و هر کدام تایم به خصوصی دارد.یا این که ایشان فرمودند که همیشه باید قبل از سکس استحمام نمود و ادکلن زد و خوشبو باشید و بعد از سکس هم باید حمام کرد.و این که اگر زیر یک ساعت سکس شما به طول بیانجامد سکس نرمالی ندارید و مشکل دارید.و این که حداقل سه بار در هفته باید سکس انجام داد.و از این دست سخنان گهربار

با خود فکر کردم که اگر واقعا در آن کلاس کسی بود که تجربه سکس نداشت و قرار بود سخنان این مرد را سرلوحه زندگی زناشوئی خود قرار بدهد به بدترین شکل ممکن سرخورده میشد.

واقعیت این است که در دنیای روابط جنسی هیچ قانونی وجود ندارد،هیچ معیار و اصولی وجود ندارد که طبق آن متد بتوان سکس را به انسانها آموخت.هیچ زمان نرمالی برای سکس وجود ندارد،هیچ اندازه مناسبی برای آلت مردان وجود ندارد.سکس نیازی است برخواسته از قلب انسانها و نباید برای آن قانون و اصول شرح و وضع نمود.


هم نامهربونی،هم آفت جونی

بعضی ترانه ها هستن که به شکل حافظه تاریخی یک ملت در اومدن و چه بسا به سخیف ترین و مبتذل ترین شکل ممکن باشن.در بین ما بعید میدونم کسی باشه که با ترانه نامهربون فتانه نرقصیده باشه و کسی رو دعوت به رقص نکرده باشه و میشه گفت که این ترانه آغاز گر قر کمر و آب شدن یخ های طرفین و شروع اشارات نظر در پارتی ها و مهمونی های خانوادگی هست.

ترانه سال ۹۰ میلادی منتشر شده و از ساخته های حسن شماعی زاده هست،شاعر این اثر هم شخصی هست به اسم بیژن سمندر که از قضا دکترای ادبیات داشتن.

با هم نگاهی میکنیم به متن این ترانه :


هم نامهربونه

هم آفت جونه

هم با دیگرونه

هم قدرم ندونه ندونه ندونه

هم دو رو و دو رنگه

هم خیلی زرنگه

هم دلش چه سنگه

هم با من میجنگه میجنگه میجنگه

از این کاراش خبر دارم

اما چه کنم دوستش دارم


ترانه طولانی تر از این چند خط است و در تمامش گلایه از محبوب و بی وفایی و خیانت اوست اما در نهایت همه این حرفها شاعر میفرماید "که از این کاراش خبر دارم اما چه کنم دوستش دارم".شاید با نگاهی اجمالی و شنیدن ترانه کاری بند تنبونی به نظر بیاد اما اثری است قابل بحث در دیدگاه روانشناختی و شناخت یک رابطه ناسالم.

همه ما دوستانی داشته ایم،داریم و خواهیم داشت که درگیر روابطی از این دست بوده اند و شاید حتی خودِ خودمان درگیر چنین رابطه ای بوده ایم و هستیم که در آن تنها چیزی را که از محبوب نمی بینیم توجه و محبت است،اما واله و مفتون و شیدا هستیم و نمی دانیم چرا؟

مشخصه این رابطه های ناسالم به این شکل است که هر چه بیشتر خیانت ببینیم،هر چه بیشتر مورد بی مهری و بی تفاوتی قرار بگیریم بیشتر جذب طرف مقابل میشویم.گویی که در پس تمام این بی مهری ها،لذتی سخت و جانکاه نهفته هست.در این گونه موارد روانشناسان و متخصصان اجتماعی وارد عمل شده و نطق می کنند که این الگوی غلط یک رابطه است و ریشه در کودکی و نوجوانی فرد دارد و انسان سالم و دارای روان نرمال در چنین رابطه ای قرار نمیگیرد.اما گذر زمان به من آموخته است که بیشتر انسانها همان چیزی می شوند که در پی آن هستند.پس اگر دفعه بعد خواسته و ناخواسته پای منبر دوستی نشستید که از جفای محبوبش گلایه میکرد،زیاد تحت تاثیر حرفهاش قرار نگیرید و ناراحت نشید و بدونید که خودش عاشق این رابطه و تحقیر هست.



ثروت، انباشته نمی‌گردد مگر با: بخیل بودن، آرزوی دراز داشتن، حریص بر دنیا بودن، بُریدن از خویشاوندان ، آخرت را فدای دنیا کردن

دوستی را در گذشته به یاد میاورم که با سودای سوار شدن وخریدن ماشین لکسوس شاشی بلند و صاحب آپارتمانی لوکس شدن در الهیه از کار معولی ولی شرافتمدانه اش استعفا داد و به نتورک مارکتینگ و بازاریابی شبکه ای پیوست و از این کوچه به آن کوچه در پی عضوگیری از دوست و آشنا بود و دیگر از او سراغی ندارم.افرادی را میشناسم که با سودای ساختن زندگی زیبا در آن سوی مرزها از جان و مال خویش می گذرند و از سخت ترین و خطرناک ترین مسیرهای آبی و کوهستانی راهی اروپا میشوند و آنجا تن به هر کار ننگینی می دهند تا گذران زندگی کنند.مردانی را به یاد می آورم که در سودای پیدا کردن گنج ترک ماوا و خانواده میکنند و در معنای واقعی کلمه به کوه و بیابان میزنند تا کوزه هایی لبریز از سکه های طلای دوران هخامنشی را پیدا کنند و با فروش آن به ثروت برسند.زنانی هستند که با فکر کسب ثروت مهریه های خود را به اجرا می گذارند و سالها اسیر دادگاه می شوند و اگر کودک یا کودکانی دارند،زندگی آنان را نیز سخت و مشکل می کنند.پسرانی هستند که با خواب و خیال رسیدن به ثروت با دخترانی از خانواده های متمول ازدواج می کنند و چه بسا تا اخر عمر زندگی بی عشقی را خواهند داشت و یا به طلاق خواهند رسید.هزاران کلاس و دوره و سمینار کسب موفقیت وثروت از قِبل همین افکار نیز به وجود آمده است.اما واقعیت زندگی این است که سیستم اقتصادی،تورم و عواملی این چنینی اجازه کسب ثروت و ثروتمند شدن به افراد جامعه نمی دهد و به تعبیر ساده تر با شغل آبرومندانه و کار کردن و در اصطلاح عامیانه با رزق حلال نمیتوان به ثروت رسید.زندگی سخت است و از لحظه ای که انسان پا به دنیا می گذارد متوجه این موضوع میشود که زندگی ورطه ی سختی است، چندان که گویی هرگز عدالتی در کار نبوده است... چاره چیست؟باید جنگید و تمام انسانها را رقیب دید و انتقام نداشته های خود را از دیگران گرفت و یا بر طبل بی عاری کوبید و با بی خیالی گذر ایام کرد؟من فکر میکنم که برای خوشبخت بودن نیاز به پول و ثروت بی شمار نیست.همین که در زمستان لباسی گرم بر تن داشته باشیم و سقفی بالای سر داشته باشیم و حقوقی که کج دار و مریز تا آخر ماه با آن سر کنیم و در اطراف خود انسانهایی داشته باشیم که ما را دوست داشته باشند کافی است و خوشبختیم.

هیچی بابا، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامون هم بود.

یک رنگ بمان،حتی اگر در دنیایی زندگی میکنی که مردمش برای پر رنگ شدن،حاضرند هزار رنگ باشند...

معنی ترانه Stay از ریحانای خوشگل

All along it was a fever

انگار همش یک تب بود(رویا بود)

A cold sweat, hot headed believer

یک عرق سرد،(مثل) یک مومنی که تازه خدا رو پیدا کرده

I threw my hands in the air,

دستهام رو توی هوا رها می کنم

 said, "Show me something"

بهش گفتم "چیزی نشونم بده"

He said, "If you dare, come a little closer"

بهم گفت "اگر جرئت داری بیا نزدیکتر"

Round and around and around and around we go

هرچقدر که پیش میریم

Oh, now tell me now, tell me now, tell me now you know

بهم بگو که الان میدونی

Not really sure how to feel about it

مطمئن نیستم چه حسی دربارش دارم(درباره عشقمون)

Something in the way you move

اونطوری که تو حرکت میکنی

Makes me feel like I can't live without you

باعث میشه که انگار نتونم بدون تو زندگی کنم 

It takes me all the way

(چون) همه جوره باهام هست

I want you to stay

[که] میخوام بمونی

Ooh, the reason I hold on

آه، دلیلی که دارم ادامه میدم(اینه که)

Ooh, 'cause I need this hole gone

چون میخوام این حفره(زخم) از بین بره 

Well, funny you're the broken one

خنده داره که تو شکسته هستی و من

But I'm the only one who needed saving

تنها کسی هستم که نیاز به نجات یافتن داره

'Cause when you never see the light

و چون تو هم هیچوقت نور رو ندیدی 

It's hard to know which one of us is caving

سخته که بفهمیم کدوم از ماها داریم غارنوردی میکنیم(به سمت نور حرکت میکنیم، در واقع به سمت هم هستیم)

It's not much of a life you're living

این بیشتر از یک حیات نیست که داری زندگی میکنی

It's not just something you take, it's given

این چیزی نیست که تو برداری، بلکه بهت داده شده

معنی ترانه Creep از گروه Radiohead

When you were here before

قبلا،زمانی که تو اینجا بودی

Couldn't look you in the eye

نمیتونستم باهات روراست باشم

You're just like an angel

تو درست مثل یه فرشته ای

Your skin makes me cry

پوستت منو به گریه میندازه

You float like a feather

تو مثل یه پر توی هوا معلقی(رویایی هستی)

In a beautiful world

در یک دنیای زیبا

And I wish I was special

من میخواستم خاص باشم

You're so fuckin' special

تو یک لعنتیِ خیلی خاص هستی

But I'm a creep, I'm a weirdo.

اما من یک حقیرم، یه آدم عجیب

What the hell am I doing here?

من اینجا تو این جهنم چیکار میکنم؟

I don't belong here.

من به اینجا تعلق ندارم

I don't care if it hurts

واسم مهم نیست اگه زجر آور باشه

I want to have control

من میخوام کنترل داشته باشم

I want a perfect body

من یه بدن عالی میخوام

I want a perfect soul

من یه روح کامل میخوام

I want you to notice

من میخوام تو بفهمی

When I'm not around

وقتی که اطرافت نیستم( متوجه بشی که غایبم، بود و نبودم برات فرق کنه)

You're so fuckin' special

تو بک لعنتیِ خیلی خاص هستی

I wish I was special

کاش من خاص بودم

But I'm a creep, I'm a weirdo.

اما من یه آدم تحقیر شده هستم،من عجیبم

What the hell am I doing here?

من اینجا تو این جهنم چیکار میکنم؟

I don't belong here.

من به اینجا تعلق ندارم

She's running out again,

اون دوباره در حال فرار کردنه(داره منو طرد میکنه)

She's running out

اون درحال فرار کردنه

She's run run run running out...

اون میره میره میره و فرار میکنه

Whatever makes you happy

هرچی که تو رو خوشحال میکنه

Whatever you want

هر چی تو بخوای(همون باشه)

You're so fuckin' special

تو یه لعنتیِ خیلی خاص هستی

I wish I was special...

من میخواستم خاص باشم

  

But I'm a creep, I'm a weirdo,

اما من تحقیر شده هستم، من غیرعادیم

What the hell am I doing here?

من اینجا تو این جهنم چیکار میکنم؟

I don't belong here.

من به اینجا تعلق ندارم

I don't belong here

من مال اینجا نیستم

معنی علامتX در پرچم بریتانیا و اسکاتلند چیست؟

بی شک تا به حال حالا پشت نیسان ها و ماشین های جاده دیده اید که نوشته :"بیمه ابوالفضل" یعنی که ابوالفضل حامی جاده هاست و مواظب است که راننده به سوانح جاده ای دچار نشود.یا این که آن جک را شنیده اید که فلان امام زاده فقط کورها را شفا می دهد و فلان امام زاده مخصوص شفا دادن بیماران قلبی است.در ظاهر این لطیفه هست.اما باور بسیاری از مردم جهان همین است.همان طور که شیعیان باور دارند که حضرت ابوالفضل ناجی جاده هاست بسیاری از مسیحیان نیز به "قدیس حامی " باور دارند.

قدیس یا saint به فردی مومن و پرهیزکار میگویند که معجزه ای از وی توسط کلیسای مرکزی به اثبات رسیده باشد.حال "قدیس حامی" به قدیسی گفته میشود که روح محافظ یا مدافع آسمانی یک ملت یا یک شغل باشد.و قدیس حامی بریتانیا و اسکاتلند،سنت آندریاس یا قدیس اندریاس می باشد که پس از عیسی توسط یهودیان کشته شد و صلیب وی به شکل X بود.به همین دلیل است که بر روی پرچم اسکاتلند و بریتانیا علامت X وجود دارد.


هر جنبنده‌ای که بر روی زمین است، مرگ را ناخوش می‌دارد؛ و اگر به چشم خرد بنگرد، راحتی بزرگ در مرگ است.

این قدر بادمجون و پیاز و سالاد شیرازی و ریحون و لیمو ترش با پوست و ماست خوردم که دارم میترکم.تازگی ها خیلی شکمو شدم.شهوتم از کیرم داره منتقل میشه به شکمم.امروز یه زنی اینقدر لاس زد باهام و نخ داد که اگه قبلا بود باید تو همون ماشین میکردمش یا لااقل یه ساکی میزاشتم واسم بزنه.ولی تمام مدت تو فکرم این بود که زود بیام خونه بادمجون و پیاز بخورم و آروغ بزنم و مختار ببینم.

برق میزنم چون الماسم کم یابم دوستش نیستم خود جریانم

توی روسیه یه رباتی با یه پسربچه شش هفت ساله شطرنج بازی میکنه یهو کس خل میشه انگشت پسربچه رو میشکونه.

این خط و نشون،مرده من زنده شما،این سطور و نوشته ها شاهد بین من و شما اگه این ربات ها تا ۵۰ سال دیگه کونمون نزاشتن شما بیا تف بنداز تو صورت من‌.