تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

گرفتم کون کنم، من حالتم کو برای کوه کندن آلتم کو

هی میخوام از کونم حرف نزنم ولی انگار نمیشه.

کون اول:صبح خیلی زود همین جوری مثل کس خلا نشسته بودم روی مبل و به دیوار روبه روم نگاه میکردم که احساس کردم آروم کونم لرزید.فکر کنم زلزله اومد ولی به لوستر نگاه کردم تکون نمیخورد،ولی کون من بهم دروغ نمیگه،وقتی لرزیده یعنی یه زلزله خفیفی اومده.کونم باید مرکز زلزله نگاری بشه.

کون دوم:یه کرمی به اسم Avene عزیز دل بهم داد.زدم به کونم و یه مدت کون لخت نشستم تا جذب بشه.کرم خارجی به نظر میاد،امیدوارم تاثیر مثبتی داشته باشه.

کون سوم:بعضی ها هستن فقط کون دوست دارن.یعنی جز کون به هیچی فکر نمیکنن.من خودم کون باز نیستم حقیقتش،از خوردنش خوشم میاد ولی اصراری ندارم که توش بکنم،ولی بعضی ها هستن عاشق کون هستن.زن دارن،متاهل هستن،ولی بازم دنبال کون کونک بازی هستن.انگار یه جاذبه ای توی کون هست که توی هیچ چیز دیگه نیست.

کون چهارم:افغانستانی ها،پاکستانی ها و ایرانی ها عاشق کون کلک بازی و گی بازی هستن.یعنی جون به جونشون بکنی مردهاشون باز عاشق کون هستن.

کون پنجم:یه بار یه مهمونی رفتیم و یه خانمی اونجا بود که کون بزرگی داشت و اسمش شیما بود،من خیلی مست بودم و عزیز دل گفت شیما ۵۰ تومن داده کونش رو عمل کرده،منم تو همون حالت تاریک و روشن اتاق و رقص نور و سط رقص گفتم خیره ایشالا و یادم رفت.یه بار حرف مهمونی شد گفتم باید شیما رو هم بگین بیاد،گفت همونی که ۵۰ تومن داده واسه کونش،چیه؟خوشت اومده؟اینجا بود یه دوباره همه چی یادم اومد و حقیقتا بعدش رفتم یه یادش جق زدم.

کون ششم:من هیچ وقت متاسفانه نفهمیدم این که کیر یا دسته برس یا خیار یا دیلدو یا هر چیز دیگه ای بره تو کون آدم چه حسی داره؟چند باری اون وقتها که زیر چهارده سال بودم به توصیه یکی از رفیقام که این کاره بود سعی کردم چیزایی تو کونم بکنم ولی واقعا هم درد داشت و هم لذتی نداشت.جق زدن رو دوست داشتم از همون موقع،یه جق کلاسیک و بدون اضافات و حرف و حدیث و متعلقات.

بوس

بوچ

بوث

بوص

بوت

کون

بون

بوج

‬من، پدر و مادری را ستایش می‌کنم که به فرزند‪ ‬خود به عنوانِ یک نعمت و مسئولیت نگاه می‌کند.

ماشین اول:پیرو پست پایینی در رابطه با کونم باید عرض کنم که پوست روی دنبالچه ام،جایی که وقتی میشینم زمین انگار چاک خورده از نشستن زیاد،عزیز دل دید و گفت چاک خورده.حالا فردا قبل این که برم بیرون کرم میزنم و چربش میکنم که بدتر نشه.فکر کنم همون بالشتک رینگی و بالشت طبی و ترکیبی از این چیزا رو باید واسه زیرم تهیه کنم‌.

ماشین دوم:دیسک و صفحه کلاچ و کاسه نمد و چارشاخ کلاچ و کلی چیزای دیگه که نمیدونم چی هستن رو مکانیک عوض کرد و هزینه سه میلیون و هشتصدی این شب عیدی پیاده شدم.ولی خدا رو شکر که داشتم بدم.اما دست مکانیک درد نکنه،ماشین خیلی خوب شده.دیگه بالاخره این قدر ازش سواری میکشم و نونم رو میده باید خرجش هم بکنم.ماشین خوب و زبون بسته ای هست.اگر جنسیت داشت مطمئن هستم دختر بود این قدر که مهربون و نجیبه.

ماشین سوم:نمیدونم چرا بعضی ها تو کامنت ها با دیده تحقیر میگن که من راننده اسنپ هستم.به نظرم کار شرافتمندانه ای هست.از دلالی و بنگاهی و خیلی از مشاغل دیگه که رسما در ملت میمالن خیلی بهتره.

ماشین چهارم:وقتی اون کامنتهای پست پایینی و پیشنهادات شما رو برای کونم دیدم چشمام پر از اشک شد.مرسی دوستای خوبم،مرسی مهربونا.دوستتون دارم خیلی زیاد.

بوس

بوث

با درد خود بساز چندانکه با تو بسازد.

یه مشکلی که دارم اینه که وقتی طولانی رانندگی میکنم کونم درد میگیره در واقع استخون کونم درد میگیره و واقعا نشستن برام سخت میشه.رانندگی برام سخت میشه.نمیدونم چی کار کنم درد کونم کمتر بشه.صندلی ماشین رو عوض کنم؟چی کار کنم واقعا از دست این کون.خیلی درد میکنه.

راه رویام رو چه زود دزدید

تا دستم به یک یک تون نرسه و صورت ماهتون رو نبوسم آروم نمیشم.

والسلام

دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من به ما درد دل انشا کن ،مداوا کردنش با من

توی این مدت اخیر خیلی حرفهای کمر به پایین زدم.واسه این که سال جدید خدا بهم نظر بکنه،به هممون نظر بکنه.از الان تا شب عید،کامنتهای منفی تایید نمیشه،خودم هم فحش نمیدم.حرف بد هم نمیزنم.پست بد هم نمینویسم.پیشنهاد دوستی هم نمیدم،صورت کسی رو هم ماچ نمیکنم.خاطرات اونجوری هم نمیگم.

از الان تا شب عید فقط شکرگزاری،تسبیح،عود دود کرد،ذکر گفتن،پستهای با انرژی مثبت.

درهای قلبتون رو باز کنید.