تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

زندگی را برای خوردن مخواه؛ بلکه خوردن را برای زندگی بخواه

ناهار ظهر جمعه باید خیلی خوب باشه،روزی هست که همه دور هم‌جمع شدن و احتمالا شب قبلش هم کمرها چند نوبت خالی شدهو عشق و علاقه در بالاترین حد خودش موج میزنه.

منم از صبح نسبتا زود بیدار شدم  و یه خورشت بادمجون قشنگ و مجلسی درست کردم و پلو رو زعفرونی کردم و کلی زحمت کشیدم.سبزی خوردن هم دیروز خریدم،سالادشیرازی هم درست کردم و روش نعنا ریختم و آبلیمو زدم بهش.

هر چی فحش بدین غذای من خوشمزه تر میشه.

خلاصه که جاتون خالی.

همین.دوستتون دارم.

چه بسا اشخاصی که بدون هیچ لیاقت نام نیک به دست می‌آورند! چه بسا اشخاص دیگر که بدون هیچ دلیل آن را از دست می‌دهند.

از اون جایی که من خیلی دوست دارم توی وبلاگ های دیگه ازم اسم برده بشه و تعارف هم ندارم در این زمینه آدم خود شیفته ای هستم،لذا یک دسته بندی درست کردم به اسم "بنده نوازی" و هر جای اینترنت مطلبی در مورد وبلاگم پیدا کردم اون رو توی دسته "بنده نوازی" قرار می دهم.

روی سه تا خط گوشه بالا سمت راست بزنید.زیر قسمت دسته ها."بنده نوازی" رو پیدا می کنید.

https://wholelife.blog.ir/post/255


http://alamtu94.blogfa.com/post/


https://edentesiast33.blogsky.com/1402/01/17/post-n


https://khanomef.blogsky.com/1401/08/10/post-70


://khanomef.blogsky.com/1401/12/08/post


://eccedentesiast33.blogsky.com/188c9f


://meghan.blogsky.com/1394/02/12/post-713/12


://meghan.blogsky.com/1395/04/26/post2246/%d8%a



eghan.blogsky.com/139-








خواهر من این لباس تنگ چیست ؟ پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟

قصص اول:ولادت امام حسن مجتبی رو به همه شیعیان عزیز از جمله خودم تبریک میگم انشاالله از پیروان راستین آن امام عزیز باشیم.

قصص دوم:هر صبح جمعه دعا میکنم رهبر عزیزم سایه اش بالا سر کشور باشه و این آدمهای دو رو و منافق مثل ترانه علیدوستی و مسیح علینژاد و امثالهم ریشه شون از روی زمین خشک بشه و طرفدارانشون به راست راه هدایت بشن.

قصص سوم:چرا هیچ کدوم از روشنفکرها و فعالین سیاسی و اکتیویست ها و سلبریتی ها از درد و رنج خانواده های درگیر قانون مزخرف مهریه چیزی نمیگه؟چرا هیچ کدومشون از صدها هزاران مردی که تا حالا به زندان و بازداشتگاه رفتن و جلب شدن چیزی نمیگن.برین بمیرین همتون با این افکار رادیکال و کثیفتون.

قصص چهارم:این بی حجابی که من هر روز دارم توی خیابون ها میبینم برنامه دشمن هست.پشت پرده قضیه کشف حجاب و مسائل این چنینی توطئه دشمن و جنگ ترکیبی هست که انشاالله به پشتوانه پیشوای مسلمین کل جهان،حضرت امام خامنه ای عزیزم این توطئه هم ناکام میمونه.

قصص پنجم:تا این جا اومدی یه بوس نمیدی؟


جهاد زن مواظبت مراقبت و نگهداری شوهر است.

ترمه عزیز چندین بار بهم گفته که در مورد زنانگی بنویس و چی شده که تو عزیز دلت رو دوست داشتی ؟حالا در حد توان خودم پاسخ هایی میدم.چی کار کنم دوستتون دارم دیگه.هر کس هر جی بگی من مینویسم.دوست داشتن اینجوریه دیگه.

ترمه اول:جواب این سوال این قدر کلی هست که پاسخش برای من ممکن نیست،مثل این میمونه که بگی پسرها از چه دختری خوششون میاد.

ترمه دوم:من مرد هستم و پر از هورمون مردانه و حس های مردانه،همیشه هم تو این وبلاگ گفتم که مردها چی کار کنن تا زن ها خوششون بیاد ازشون.زن ها هم نه،عموما و بیشتر در مورد رابطه زناشوئی گفتم.چون دختر باز موفقی خودم رو نمیدونم،ولی داماد و همسر موفقی هستم.

ترمه سوم:بعضی پسرها دختر قدبلند دوست دارن،بعضی چاق،بعضی سیاه،بعضی بلوند،بعضی دختر شکم دار دوست دارن،بعضی مو بلند،بعضی دختر باهوش،بعضی دختر خنگ.اینه که جواب روشنی توش نیست.

ترمه چهارم:ولی یه چیزی رو میدونم،اونم اینه که زن باید از شوهرش توی زندگی مشترک یه چیزایی رو بخواد،مرد باید یه کارایی واسه زنش بکنه وگرنه اون زن ها سرخورده میشن،مثلا زن بخواد که شوهرش کاراش رو بکنه،کارای ماشین اش رو بکنه،مناسبت ها حتی با یه شاخه گل خوشحالش بکنه.در عوض زن هم باید شوهرش رو مردش رو ، مقام و شان و منزلتش رو حفظ بکنه،غرور مردانه اش رو خرد نکنه.حرفهایی مثل تو که پول نداری،تو که بی عرضه ای،کیرت کوچیکه،زود آبت میاد،بلد نیستی بکنی،عرضه هیچ کاری نداری،داداشم اگه بود بهتر از تو این کار رو انجام میداد،بدتر و نابود کننده تر از حرفهای قبل مقایسه اش با دوست پسرهای قبلیتون و خواستگارای قبلیتون هست.عزت و احترام مرد رو باید حفظ کرد.

ترمه پنجم:جز بعضی از پسرهای منحرف که دوست دارن با دیلدو گاییده بشن،مردها خیلی از زن خشن خوششون نمیاد،زن های خیلی سفت و محکم و مردونه و خشن و بدون لطافت حتی اگر توی دوستی خوب باشن،بعد از ازدواج با یه مرد کم میارن،بالاخره اون مرد انتظار داره این زانو بزنه و ساک بزنه براش و مثل یه بره کوچولو تو سکس باشه و غذا بپزه و شرتاش رو بشوره و کارای خونه رو بکنه ولی تو ذات و اخلاقیات اون زن اصلا تعریف شده نیست این کارا.پس اگر زن خیلی مردونه ای هستین دور ازدواج رو خط بکشین یا بالاخره تغییراتی در خودتون به وجود بیارین.

ترمه ششم:من وقتی فهمیدم عزیز دل زن زندگی من هست که فهمیدم مشکلات من،مهریه زن سابق من،مریضی های من و بدبختی های من رو مال خودش میدونه،کمتر دختری میاد پولش رو بده به دوست پسرش که بره مهریه زن سابقش رو بده.خوب این وقتی از پول خودش واسه من میگذره معلومه که من رو خوشبخت میکنه.پسرهای نمک نشناس و بی معرفت هم وجود دارن که هر کاری واسشون بکنی بازم بهت خیانت میکنن.ولی خوب دیگه باید خودتون طرف رو بشناسین.

ترمه هفتم:خیلی از دخترها مادرهای خوبی داشتن،با نگاهی به رفتار مادرمون با پدرمون میفهمیم زن بودن یعنی چی؟من نمیگم مثل مادراتون باشین یا زن سنتی باشین یا هر چی،چون زمونه متاسفانه عوض شده و زندگی سخت تر شده.ولی خوب یه چیزایی توی قدیمی ها هست که میشه ازش درس گرفت.

ترمه هشتم:هالیوود،رسانه ها،شبکه های اجتماعی و ماهواره همه در تلاش هستن تا زن رو به شکل مرد در بیارن ولی واقعا کا درستی نیست.من هیچ کاری به هیچ کس ندارم که چه جوری باشه چون واقعا متنفرم از این بحث های فمینیستی و زن و مرد و این حرفها،متنفرم اصلا.ولی خوب هر چی اونا میگن شما برعکسش رو انجام بدین.

ترمه نهم:برای هر زنی با هر شکلی و هر تیپی و هر رنگ پوستی و هر سطحی از تحصیلات هزاران مرد آماده به ازدواج وجود داره.واقعا این رو میگم.منتهای مراتب باید خود اون زن آمادگی اش رو داشته باشه و بخواد ازدواج بکنه،آمادگی یعنی این که از بعضی از چیزها توی زندگی ات بگذری.

ترمه دهم:چیز خاصی ندارم واسه گفتن دیگه ترمه،امیدوارم راضی شده باشی.حرف زدن در مورد زنانگی همیشه حساسیت زا و پر از توهین هست،چند سال پیش یه زن اومد توی تلویزیون و گفت شوهرتون که از بیرون میاد پاهاش رو با شیر بشورین،چقدر بهش فحش دادن،ولی خوب ایرادی نداره اگه زنی خودش دوست داشته باشه پاهای شوهرش رو بشوره.توی کتاب های درسی آموزش آشپزی و خانه داری به دخترها بود،نمیدونم الان هم هست یا نه،ولی یادمه چقدر فعالین حقوق زنان مخالف این آموزش ها بودن.خیلی از فعالین حقوق زنان و روانشناس ها میگن که برای دخترها عروسک نخرین،لباس دخترونه تنشون نکنید و بدون جنسیت بچه ها رو بزرگ بکنید.

ترمه یازدهم:اینم میگم ولی بازم خیلی ها بهشون بر میخوره،ولی یه مطالب خیلی خوبی توی اسلام هست،آخوندها هم توی تلویزیون میگن.ولی ما همش مسخره میکنیم.یه بار بشین ببین چی میگن،کاری نداشته کی داره حرف میزنه،ببین چی میگه.

ترمه عزیزم کاری به حرف کسی نداشته باش،ببین دلت چی میخواد،اگر دوست داری زن باشی،مثل یک دختر خوب رفتار بکن،لباس های زنونه بپوش،لاک بزن،آرایش دخترونه بکن،اتاقت مثل دخترها باشه و همیشه لطیف و مهربان باش.توی روابطت هم مثل یه زن،مثل یه دختر رفتار بکن،دختر و زیبا باش.اون غریزه زنانه و هورمون های زنانه و احساسات زنانه ای که خداوند یا طبیعت توی وجودت قرار داده خودش همه کارها رو میکنه و نیازی نیست تو کاری بکنی که زن بشی بلکه زن هستی.خودت باش.این وسط پسرهایی پیدا میشن که دلت رو بشکونن ولی خوب اینم جزئی از زندگی هست.ولی در نهایت مرد خوبی پیدا میشه که کنارش زن باشی و اونم کنار تو مرد باشه.

همین.دوستتون دارم.

منزّهی تو ای خدا، بلندمرتبه هستی‌ ای بخشنده، ما را از آتش پناه ده ای پناه‌دهنده

حواس نمیزارین که یادم رفت اینو بگم.این قدر که حرف بد میزنید و فحش میدین.

امشب شب پانزدهم ماه رمضان هست،توی شبهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رمضان هر کس دعای مجیر رو بخونه خداوند گناهانش رو میبخشه،خوندن این دعا برای شفای بیمار و برطرف شدن غم و اندوه هم خیلی توصیه شده.

ما به دیگران علاقه پیدا می کنیم وقتی که آن ها به ما علاقه بیابند.

یه سوژه جدید واسه چس ناله نوشتن ملت وبلاگ نویس جور شد،تا قبل از این که فیلم برادران لیلا بود که وای چقدر این لیلا منه،وای چقدر فیلمش خوبه و این چرت و پرتا،حالا گذر کردیم و رسیدیم به خودکشی خدا بیامرز اسمش هم یادم رفت،صبر کنید گوگل کنم،هان،خدابیامرز کیومرث پوراحمد.

خو آخه چُسوها،گوزوها،عنترها کیومرث پوراحمد رو اصلا دیده بودین،شنیده بودین،خدابیامرزدش ولی چهره شناخته شده ای که مردم با خودش خاطره داشته باشن نبود.حالا یکی نوشته از صبح بغض کردم،یکی نوشته چقدر باهاش خاطره داشتم،یکی نوشته باورم نمیشه.واقعا که هر کس که از کس شعرهای اینجوری میگه باید بره تو کونم و رنگی در بیاد از بس که چیپ و دورو و تخمی و جنده توجه هست.خفه شین به سبک دکتر سکویی.

همین.دوستتون دارم.

لبت کجاست؟ که خاک چشم به راه است…

دوستان قشنگم  ازم گلایه کردین که جواب سوال رو ندادم. باید اعتراف کنم که من بعد بیماری کرونا و بیماری های سخت بعد از اون و عوارض ناشی از اون متاسفانه قسمت زیادی از خاطراتم رو از دست دادم،خیلی چیزها رو فراموش کردم.کمی حواس پرت شدم و خیلی فراموش کار شدم و همه اسامی و اسم خیابون ها و اسم افراد و اینا از یادم میره.آدم بدی نیستم،همه رو دوست دارم،ولی خوب فراموش کار و گیج شدم،سعی میکنم همه چیز رو بنویسم و طبقه بندی میکنم خیلی چیزها رو.ولی خوب دیگه متاسفانه یکی بعد کرونا خیلی از موهاش ریخت،یکی صورتش پر از جوش شد،یکی تیروئیدش داغون شد،یکی افسرده شد،یکی ریه اش نابود شد،یکی دیگه نمیتونه مثل قبل ورزش بکنه،یکی کیرش دیگه مثل سابق راست نمیشه و منم حافظه ام ضعیف شده و خاطراتم رو همگی فراموش کردم.پس منو ببخشید اگر چیزی ازم میپرسید و یادم میره جواب بدم،منو ببخشید اگر چیزی بهم میگین و فراموش میکنم،منو ببخشید اگر یه مطلب رو چند بار میپرسم.منو به خاطر همه بدی هام به خاطر خوبی خودتون ببخشید.

همین.دوستتون دارم.

دوستم داشته باش عطرها در راهند دوستت دارم ها آه چه کوتاهند

میگم از این به بعد میخوام در جواب کامنت ها به جای بوس،بگم:"دوستت دارم".قشنگه،واقعی هست و حس خوبی توش هست و در ضمن واقعا هم دوستتون دارم.کسی که مخالف نیست؟دوست داشتن حلقه گمشده این روزهاست.

همین.دوستت دارم.


برای دشمنانت کوره را آنقدر داغ مکن که حرارتش خودت را نیز بسوزاند.

من یه نکته ای رو توضیح بدم.البته بارها قبلا توضیح دادم ولی خوب بازم ظاهرا به خاطر رفع سوتفاهمات بگم.

به طور پیش فرض هر کس توی این وبلاگ کامنت میزاره اگر خانم هست خواهر من هست و اگر آقا هست برادر من هست.همتون خواهر و برادرهای من هستین.مگر  این که بعضی ها خودشون تمایل دارن که دیگه خواهر من نباشن.

وقتی هم میگم بوس،جنس بوسه ام مقدس هست از همون جنس بوسه ای که پاپ بر پای گناه کاران در مراسم پاشویان میزنه،از همون جنس بوسه مریم مجدلیه بر پاهای عیسی،از جنس اولین بوسه مادر بر نوزاد و از جنس بوسه اسیر بر خاک وطن هست.

اگر در این جهان از دست و زبان مردم در آسایش باشیم، برگ درختان، غرش آبشار و زمزمه جویبار هریک به زبانی دیگر با ما سخن خواهند گفت

نعوظ اول:بعضی لباس ها رو که میپوشم کیرم بیشتر راست میشه و حشری تر هستم توی اون لباس ها.شاید شما هم اینجوری باشین.لباس های نخی،راحت،دلباز،شرت های نخی،اینا باعث میشه حالم خوب باشه.بعضی جین هایی که سالار خفه میشه توش حال خوبی نداره.لباس های نرم و نازک رو هم بیشتر دوست دارم.

نعوظ دوم:وقتی پشم های کیرمو میزنم حالش خوشه،حال بهتری داره،سریع تر راست میشه و خوشحال تره.وقتی پر پشم هست دلگیر و ناراحته انگار،دوست نداره راست بشه و سلام بکنه.انگار وقتی تیغ میکشم بهتره.یه بار هم دوست دارم وکس بکنم.درد داره ولی دوس دارم خو.

نعوظ سوم:وقتی به خاطر تنبلی یا بی حالی چند روزی حموم نرم و کله ام چرب میشه انگار کیرم هم دیگه دلش نمیخواد راست بشه.تمیزی و بهداشت و بوی خوش ادوتویلت و بادی اسپلش انگار که روحم رو نوازش میکنه و روحم وقتی نوازش بشه کیرم بلند میشه خود به خود.

نعوظ چهارم:وقتی با یه دختری چت میکنم،اگر کمی بحثمون به جاهای پایین کمر بره یا عکسی واسم بفرسته بلافاصله و بدون معطلی راست میشه،دقیقا مثل پلنگی که یهو با سرعت شروع میکنه به دویدن.یعنی کافیه یه چیز محبت آمیز یا شهوت آمیز بشنوم از یه خانم توی چت.دیگه راست میشه.انگار خودش واسه خودش تصمیم میگیره و من نقشی ندارم.

نعوظ پنجم:وقتی مریض هستم،هر چقدر بیشتر مریض هستم،کیرم سرحال تر میشه،انگار که در تقابل و تضاد با مرگ و نیستی میخواد یک تنه میخواد بجنگه کیرم.یه حس عجیبی هست،انگار داره بهم میگه مثل من بلند شو مرد،برخیز از رختخواب،این اداها چیه.

نعوظ ششم:اینو قبلا گفتم،سر صبح،موقع خواب،موقع بیداری،زودتر از من بیدار میشه،انگار باهام حرف میزنه بهم میگه کس کش ببین من زودتر از تو بیدار شدم،ازت زرنگ تر هستم.تو حالاحالاها مونده به زرنگی من برسی.

نعوظ هفتم:وقتایی که شرت نمیپوشم.اصولا فلسفه شرت پوشیدن رو من نمیفهمم،ولی وقتایی که شرت نمیپوشم،خودش خود به خود راست میشه و سرش رو میاره بالا و فکر میکنه خبریه و راست میشه.اصلا حال خوبی داره شرت نپوشیدن.

نعوظ هشتم:بازم بگم؟

همین.بوس