-
فریاد،فریاد،از عشق تو فریاد
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 16:54
دوست دارم قبل رفتنم سر کاربرم توی یه پارک خلوت بشینم و یه سیگار بهمن کوچیک بشم.
-
باشگاه مشت زنی
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 16:52
میخواستم برم فرهنگسرای ارسباران تو جلسه نقد و بررسی فیلم "باشگاه مشت زنی" شرکت کنم که برادرم زنگ زد و بهم گفت برو فلان جا،فلان کار رو بکن،فلان قدر بهت پول میدن.منم که تا اسم پول میاد همه چیز از یادم میره.
-
درخت زندگی
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 16:50
بعد از مدتها یه کار کردم که دوست داشتم،رفتم موزه هنرهای معاصر وتو سالن سینما تک فیلم درخت زندگی رو دیدم.اونجا خیلی خوش گذشت.چون توی محیطی بودم که لیاقتش رو داشتم.دوتا هنرپیشه هم اومده بودن که اسماشون رو نمیدونستم.با یه مردی آشنا شدم که به نظرم همجنسگرا میومد و اصرار داشت که بعد از فیلم با هم بریم انقلاب،هر چقدر به...
-
برادرجان نمیدونی چه دلتنگم
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 16:12
من که محاله ازدواج کنم،اما اگر روزی ازدواج کردم حتما اون قدر بچه تولید میکنم تا دوتاشون پسر از آب در بیاد.یه مرد حتما باید برادر داشته باشه.هیچی واسه یه مرد برادر نمیشه.برادر من مرد خوبیه.
-
دود ایستادگی میکنه
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 15:50
اوه پسر،نمیتونم بگم از دیدن دوباره لبافسکی بزرگ چقدر خوشحال شدم.
-
اجازه بدیم این پول پیش من بمونه
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 13:21
بالاخره بعد از بیشتر از دو سال فیلم"لبوفسکی بزرگ" پیدا شد.
-
حکیم را خبر کنید
دوشنبه 6 خردادماه سال 1392 22:27
آدم هر وقت که کسی رو به خاطر چیزی مسخره کنه همون واسش پیش میاد،همیشه مردمی رو که سریال حریم سلطان رو میدیدن مسخره میکردم.اما الان خودم هر وقت که خونه که باشم منتظر میشم تا سریال شروع بشه و به سینه های خرم سلطان نگاه کنم.
-
برای طرفدار زنان بودن، لازم نیست با مردان مخالف باشید.
دوشنبه 6 خردادماه سال 1392 22:22
امروز به کلاس دیر رسیدم و دختر خانمی که مسئول امور اداری بود،به من فیش غذا نداد و منم آروم زیر لب بهش گفتم ج.ن.د.ه،فکر کنم شنید،اما بهم چیزی نگفت.فکر نکنم کار درستی انجام دادم.
-
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.دهه 60
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 13:03
تا 2 ساعت دیگه باید یه جایی باشم که هیچ شناختی ندارم از آدمها و از محیطش و دوباره استرس دارم.
-
وقوع انفجار در پاکستان پدیده جدیدی به حساب نمی آید
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 11:58
استرس لعنتی همیشه استرس دارم،نمیدونم چرا نمیتونم مثل یه آدم معمولی زندگی کنم،همیشه میترسم،نکنه کارنباشه،نکنه فقیر بشم،نکنه تصادف کنم،نکنه بمیرم ،یا نکنه اتفاقی واسه اونایی که دوست دارم بیفته،نکنه اگه با دختری دوست شدم ولم کنه،نکنه بهم تجاوز بشه،نکنه،نکنه،نکنه و...... . حتی تو خواب هم من استرس دارم و در حال گریه یا...
-
دیوار
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 04:40
همیشه و از وقتی که طفل خردسالی بودم عاشق این موزیک ویدئو بودم. http://host12.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/97/685741245d639970ff9a40521b49e837290541.mp4
-
هر چه گشتیم در این شهر نبود هم نفسی
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 02:24
نیمه های شب هست و من تمام روز منتظر بودم که فقط یه مسیج از یه نفر به دستم برسه که نرسید،فکر نکنم اینم واسه من دوست دختر بشه.
-
زندگی
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 02:22
خدا رو شکر که این وبلاگ رو دارم که توش حرفهای احمقانه ام رو بنویسم
-
چهار سال گذشت
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 02:18
سری قبل که انتخابات ریاست جمهوری بود 4 سال پیش بود.اونموقع فیسبوک رو رفع فیلتر کردن و درست شب اعلام نتایج دوباره فیلتر کردن.من اون موقع دانشجو بودم.با یه دختری به اسم سحر دوست بودم که اسمش مرضیه بود،چقدر اون دختر عجیب بود.یادش بخیر.چهار سال پیش میگفتم چهار سال دیگه که دوباره انتخابات بشه من کجام و چی کار میکنم؟
-
سوال عجیب
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 01:58
نمیدونم چرا از وقتی که سال دوم هنرستان بودم یعنی از سال تقربیا 80 تا الان به کرات و دفعات مختلف و آدمهای مختلف ازم پرسیدن:آقا شما ارمنی هستین؟
-
روح خود را به قضاوت ها آلوده نکن تا خداوند روح تو را تطهیر کند.
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 01:32
داشتم پستهام رو میخوندم و متوجه این موضوع شدم که یه پستی که کلمات کمی داشت بیشتر از چهار غلط املایی توش پیدا کردم . متوجه این نکته شدم که آدم نباید از هیچ چیزی مطمئن باشه.
-
هیچ انسانی با خوشحالی وطنش را ترک نمیکند.رومن رولان
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 01:24
یه زمانی عاشق خارج رفتن بودم و عاشق این که یه جایی مثلا تو فرانسه زندگی کنم،اما الان اگر تمام شرایط واسم مهیا بشه حاضر نیستم پام رو هم از این مملکت بیرون بزارم،خودم هم نمیدونم چرا؟
-
یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که مینمایی!.
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 01:07
عنوان وبلاگ رو برای سومین بار تغییر دادم و خوشحالم از این تغییر،چون زندگیم رو به تغییر بوده.ابتدا عنوان وبلاگ این بود:"حرفهای یه آدم بیکار"،بعد شد:"حرفهای یه آدم بیکار سابق" و حالا که اون قدر زندگیم تغییر کرده که کم کم دارم روزهای تلخ بیکاری رو فراموش میکنم،عنوان وبلاگ رو به "حرفهای من"...
-
مجردی و قلندری را مایه شادمانی و اصل زندگانی دانید!
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 00:50
چند روز پیش آماده شدم که برم سرکار،همه چیز همون جوری بود که میخواستم،یه بعدازظهر خنک بهاری،یه کار خوب،یه جیب پر از پول،اما یه یه حسی داشتم،یه چیزی این وسط کم بود،یه خلاء عجیبی رو حس کردم.همون موقع اینو به مادرم گفتم و در جواب گفت که وقت ازدواجت رسیده،تو باید زن بگیری و من بالافاصله همون دیالوگهای همیشگی رو که در اونها...
-
هی مرد فقط یه حرف نگفته بین منو تو هست. فاک یو
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 00:13
بیشتر از دو سال پیش فیلم"لبوفسکی بزرگ" رو به برادرم دادم و هنوز به من پسش نداده،خودش ادعا میکنه اونو برگردونده،اما گمش کرده فیلم رو و خودشم نمیدونه.
-
چیزی که نشدم
شنبه 4 خردادماه سال 1392 11:08
نمیدونم چرا هیچ جوره نمیتونم پسر باحالی باشم،شاید هم باشم اما خودم ندونم،تنها چیزی که میدونم اینه که من ساخته شدم واسه روزهای سخت،واسه کارهای سنگین.نمیدونم چطوریه که بعضی پسرها اینهمه جلف و لوس هستن و اینقدر تو دخترها خاطرخواه دارن.مهم نیست واسم،بعضی وقتها دوست داشتم یه بهیار تو مناطق جنگی بودم.قبلا دوست داشتم خبرنگار...
-
باز یه بغض لعنتی کن،همه چیز رو خط خطی کن
جمعه 3 خردادماه سال 1392 10:06
کاش الان میشد فیلم "مرد مرده"از جانی دپ و به کارگردانی "جیم جارموش" رو واسه چندمین دفعه ببینم.
-
تو یک پنجره به اردیبهشتی
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1392 15:23
چقدر این اردیبهشت ماه سخت و طولانی گذشت.اما به هرحال گذشت. تا ببینیم خرداد چطور میگذره
-
تو را همچون بهاردوست دارم
سهشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1392 16:19
بازی های آنلاین استراتژیک اونقدرها هم به نظرم جالب نیومدن،هم بازی جنگ خانها و هم بازی گنگسترهای دیوانه.نمیدونم چطور بعضی ها اینقدر بهشون وابسته میشن.
-
خداحافظ ای کهنه یار من
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1392 04:14
ساعت 04:12 بامداد روز دوشنبه 30 اردیبهشت،همین الان متوجه شدم که آنجلینا جولی هر دو پستان مبارک رو دبریدمان کرده اند یا به قول معروف برداشته اند.میخواستم یه عکس از زمان سینه داریش بزارم که ترسیدم وبلاگم فیلتر بشه.
-
فیلمهای موج نوی سینمای فرانسه
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1392 01:25
رفتم یه هدفون بی سیم خریدم به قیمت 33هزارتومن،الان هم میخوام برم تا صبح فیلم ببینم.کاش توی لیست خرید اخیرم که 74 فیلم خریده بودم،چند تا فیلم اروتیک هم سفارش میدادم.واسه این وقتها خوبه.
-
دلتنگ تو هستم
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1392 01:23
با یه دختری آشنا شدم،البته نمیدونم بشه اسمش رو آشنایی گذاشت یانه؟دلم واسش تنگ شده،امروز ازش خبری نداشتم.نمیدونم چرا من همیشه تنهام؟
-
حرفهای تنهایی
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1392 01:07
امروز عصری بیکار بودم،رفتم پارک دانشجو،البته رفتم رو این نیمکت گردای دور تاتر شهر نشستم.چون تو خود پارک نشستن خطرناکه. شلوغ بود و پر دختر پسرجوون،همه با هم بودن،فقط من با خودم اومده بودم.با خودم گفتم پسر28 سالت شد و هنوز هیچ دوست دختر جدی نداشتی،هنوزم هیچ دختری دوستت نداشته،هنوزم تنهایی. نمیدونم والا آدمها تا یه حدی...
-
به زیر نم نم بارون
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1392 00:33
یه نم نم بارون قشنگ میاد که متاسفانه من هیچی نمیبینم،این خونه رو حتما باید عوض بکنیم.
-
هوش مصنوعی
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1392 00:32
به این آدرس برین و با یه ربات حرف بزنید،البته اگر انگلیسی بلدین. http://www.cleverbot.com
-
سکانس ماندگار
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 22:00
هیچ فیلمی نیست به نظر من که حداقل یک دیالوگ یا یک سکانس باحال نداشته باشه. فیلم Blade2،یه فیلم کاملا خون آشامی و اکشنه و برای مخاطبی که دنبال فیلم هنری باشه چیزی واسه عرضه نداره.اما موضوع عاشقانه ای که در فیلم گنجانده شده بسیار هوشمندانه جلو میره و در پایان فیلم شاهد اوج این هوشمندی هستیم. هنرپیشه اصلی که بهش...
-
آرزوهای دور و دراز
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 21:56
اگر یک روز از عمرم باقی مانده باشه،میرم جمهوری و یه گیتارالکتریک میخرم. زمانی که 5 سال بیشتر نداشتم،ویدئو ممنوع بود و من خونه مادربزرگم تو ویدئوی AIWA کنسرت "فردی کویین" رو دیدم و از همون موقع شیفته گیتار الکتریک شدم،ولی از دندون هاش خوشم نیومد. تا بچه بودم،پول نداشتم،وقتی نوجوون بودم،وقتم رو بیخود روی...
-
ما به خواب روزها دل بستیم
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 14:19
تو سایت گرامی"ویکی پدیا" میچرخیدم و متوجه نکته عجیبی شدم،یه عکس بود که گرایشهای جنسی عجیب مردم رو به تصویر کشیده بود. بعد از اون پیش خودم الحمدالله رب العالمین که من فقط خانمها رو دوست دارم.
-
جیمز دین
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:18
یه خواننده ای هست به نام Lona Del Rey که هم خوشگله،هم آهنگها و موزیک ویدیواش همون جوریه که من دوست دارم.
-
نامه ات رو دادی به من خوندمش یواشکی
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 14:43
دو چیز تو روزهای اخیر دیدم که واسم عجیب بود 1-یه کلاسی میرم که از ساعت 8 صبح شروع میشه تا 5 بعدازظهر.دو دختر تو کلاس داریم که فوق العاده باحجاب هستن،و انگار که دخترعمو هستن چون فامیل و ظاهرشون شبیه به همدیگه هست.جلسه قبل موبایل یکی از خانم های محجبه زنگ خورد و هردو ساعت 9 صبح بیرون رفتن و ساعت 5 که کلاس تعطیل شد...
-
دختر فرانسوی،اسپانیایی،انگلیسی،ایتالیایی،ایرانی دوستت دارم.
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 14:33
بعضی وقتها یه چیزایی هست که دوست داری داشته باشی و اون قدر اون چیزا رو دوست داری که فکر میکنی حق داری داشته باشیشون و اگر نداشته باشیشون ناراحت میشی. تو چند روز اخیر فکر باطلی داشتم که شاید بالاخره اونی که همیشه میخواستم رو پیدا کردم،اما ظاهرا پیداش نکردم. لعنت به تو نیمه گمشده من که هنوز معلوم نیست در کجا به سر میبری.
-
شب بخیر و موفق باشید
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 14:28
خداحافظ آقای رئیس جمهور من آدم سیاسی نیستم و هیچ تعلق خاطری به هیچ جناحی ندارم،اما فکر کنم دلم واسه احمدی نژاد تنگ بشه.
-
توفیق اجباری
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 14:21
خیلی از چیزهایی که تو زندگی هست خیلی بی ربط هستن.متاسفانه مشکلی که واسم به وجود اومده نعوظ غیرارادی مکرر هست که اعصابم رو به هم ریخته،اما بعضی ها صدها هزار تومن خرج میکنن که مشکل من رو داشته باشن.
-
عدم تغییر
پنجشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1392 14:30
چند روز پیش در اقدامی غافلگیرانه وقتی به خونه اومدم متوجه این موضوع شدم که یکی از شلوارهام و یه تیشرت از من به سطل زباله فرستاده شده اند که خیلی ناراحت شدم.اونا رو حدود 5 سال داشتم. من واقعا نمیدونم چرا مردم لباسهاشون رو دورمیندازن؟چرا مردم از زنهاشون و دوست دخترهاشون خسته میشن؟چرا مردم قالب وبلاگشون رو عوض میکنن؟چرا...
-
لعنت به نوستالژی
پنجشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1392 14:18
نمیدونم این رو قبلا گفتم یا نه اما باز هم میگم اگر که قبلا نگفتم. -حالم از نوستالژی و آدمهای خاطره باز به هم میخوره -حالم از دوران کودکی به هم میخوره -حالم از صفحه های فیسبوک یادت میاد و.... به هم میخوره -حالم از هر چیزی که مربوط به دهه 60 باشه به هم میخوره -حالم از کارتون های زمان بچگی به هم میخوره دوران کودکی واسه...
-
آقو داغون شدیم،اصلا له له
پنجشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1392 14:11
به نظرم اگر قرار باشه مثلا صد چهره تاثیر گزار رو انتخاب بکنن تو سال 91 یا 92 یکیشون آقای همساده هست. پانوشت:دقیقا نمیدونم تاثیر گزار رو باید همین طور نوشت یا باید نوشت تاثیرگذار و همین آزارم میده.
-
تصور کن،بهشتی در کار نیست
پنجشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1392 14:08
با این که لیسانس کامپیوتر دارم،اما بلد نیستم رو وبلاگم آهنگ بزارم،بگذریم،زیاد مهم نیست.اما اگر بلد بودم حتما آهنگ Imagine از جان لنون فقید و دوست داشتنی رو روی وبلاگم میزاشتم تا دیگران نیز با مانیفست من آشنا بشن.
-
برادرانه
پنجشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1392 14:02
خوبه که آدم از میان حرفهای به ظاهر ساده دیگران دنبال معنی باشه،به عنوان مثال: - برادر من یه بار حرف از مرگ به میون اومد و این که اگه قرار باشه تو سختی زندگی بکنی بازم حاضری زندگی بکنی و در جوابم این طور گفت که: " من حاضرم مثل یه سگ پیر خسته کور شل گرسنه و تشنه تو یکی از دهاتهای دورافتاده استان هرمزگان زندگی بکنم...
-
شب بی مهتاب،یه آسمون دود اندود
دوشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1392 21:07
امروز بارون خوبی اومد،منم میدون فردوسی بودم،اما دو نکته واسم عجیب بود: 1-نمیدونم چرا زیر بارون قدم نزدم؟ 2-نمیدونم جرا وقتی اومدم خونه تو موهام پر از شن بود؟
-
تصور کن
دوشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1392 20:16
چند سال پیش،حدودا سال 87 بود،یه بار تو خونه دانشجویی نشسته بودم با دوتا از دوستام.در مورد ترانه های محبوبمون حرف میزدیم. من بهشون گفتم که این ترانه از ستار رو دوست دارم که میگه:"میگم که کاشکی شاه بودم،شاه تو قصه ها بودم،به فکر چاره ای واسه تموم آدما بودم و الخ".و این طور واسشون توضیح دادم که من به صدای ستار...
-
زنده باد بهار
دوشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1392 18:45
به هیچ وجهی من آدم سیاسی نیستم و علاقه ای هم به سیاست ندارم،و نمیخوام هم که خواننده عزیز واسم جریانات و بازی های سیاسی رو تعریف بکنه.اما کاش مثل اسفندیار رحیم مشایی یه دوست خوب مثل احمدی نژاد داشتم.وقتی به رابطه احمدی نژاد و مشایی و بهایی که احمدی نژاد داره واسه مشایی پرداخت میکنه نگاه میکنم میبینم که واقعا دوست خوبیه...
-
هیاهوی بسیار برای هیچ
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1392 03:12
واقعا نمیفهمم که این همه آدم واسه چی دارن میرن نمایشگاه کتاب؟ 99 درصد این آدم ها که به دیدن نمایشگاه کتاب میرن تو تمام عمرشون یک کتاب هم نخوندن و تماشای یه صحنه اعدام واسشون خیلی جالب تر از نمایشگاه کتاب هست.اینا همون آدمهایی هستن که هر جا شلوغ باشه سرشون رو میندازن پایین و میرن ببینن چه خبره.
-
چاره حتما جز اینه که ناله شبگیر کنیم
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1392 00:42
همیشه از سایفون استفاده میکردم و باهاش فیسبوک رو باز میکردم،اما حالا سایفون قطع شده و هیچ راهی هم ندارم که به فیسبوک وصل بشم.واقعا پکرم نمیدونم چی کار کنم. اگر کسی میتونه فیسبوک رو باز کنه راهش رو به من حقیر هم نشون بده. با تقدیم احترام،تراویس
-
برف روی کاج ها
سهشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1392 23:41
رفتم سینما فیلم"برف روی کاج ها" رو دیدم،دقیقا تونستم نیمی از فیلم رو ببینم. من فقط دو فیلم ایرانی رو دوست دارم."طبیعت بیجان"و"خانه دوست کجاست".یعنی فیلمهای ایرانی رو دوست دارم که نابازیگران ایفاگر نقش باشند.
-
من اگه تو نباشی،دیگه چه جوری واسه گنده ها بکنم قاطی
شنبه 14 اردیبهشتماه سال 1392 00:00
چندان اعتقادی به موسیقی رپ ندارم،اما این ترانه های "هیچکس" رو خیلی دوست دارم.