-
آدم که یاد گذشته هاش میفته چشمانش از گریه اشک آلود میشه تصویری از روزهای رفته میبینه که در اون هر چهره ای نابود میشه
شنبه 8 بهمنماه سال 1401 20:41
گفتار اکنون:هر وقت وارد ماه جدیدی میشیم من میرم و میبینم توی همون ماه در سنوات گذشته چه کاری میکردم.نقطه مشترک همه ماه ها تشنه بودن من هست.توی بهمن ۹۱ نوشتم که "هیچ چیز به اندازه دیدن دختری که مشغول نواختن درامز است من را به لحاظ جنسی تحریک نمیکند."واقعا آدم لاشی هستم.آهان سال ۹۱ یک کیلو شیرینی تر ۸ هزار...
-
آشتی و شعر و خنده با هیچ کسی نکن قهر تا تو بشی برنده
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1401 18:55
سخنی با دوستان اول:برنتین اگه اینجا رو میخونی هنوز ، بهم بگو چرا با من قَهلی؟ سخنی با دوستان دوم:مسلم چرا با من قَهلی؟ سخنی با دوستان سوم:سپهر،علی،وینتر،میرشاد،آلیسون آرجنت،sh، لامصب تو چند تا اسم داری؟چند تا هویت داری؟دلیل این کارای فریکی ات چی هست؟چرا نمیتونی عادی باشی؟ سخنی با دوستان چهارم:دوست دارم همتون بیایین...
-
مگذار دیگران نام تو را بدانند … همین زلال بیکران چشمانت برای پچ پچ هزار ساله آنان کافیست
شنبه 1 بهمنماه سال 1401 16:29
خوب هی گفتم تهران اَخه و گهه و مزخرفه و شهرستان خوبه،حالا میخوام برعکسش رو بگم.بعضی وقتها راهی واست نمیمونه جز فرار از شهری که داری توش زندگی میکنی.بعضی وقتها میخوای از جایی که به دنیا اومدی فرار بکنی و با نهایت توانت دور بشی از ریشه هات و خانواده ات. من توی شهرستان به دنیا اومدم و الان هم شیراز هستم.زندگی توی شهرستان...
-
برای مسلم
جمعه 30 دیماه سال 1401 01:50
داداشی ببخشید ناراحتت کردم.طاقت قهر تو رو ندارم.
-
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را
پنجشنبه 29 دیماه سال 1401 21:20
کسی گه نخوره که نه اینجوری نیست،من همه جا زندگی کردم و همه جا هم کون دادم هم کص کردم.اگه شماها توی زندگیتون ده تا کص کردین،من زیر صد نفر خوابیدم.پس هر چی که میگم کاملا درسته. هزار بار تو این وبلاگ از بدی های تهران گفتم اما از بدی تهرانی ها یک کلمه نگفتم و الان هم نمیخوام از بدی تهرانی ها کلمه ای بگم.به نظر من اینایی...
-
سر کوچه تا دم سوپر پای راست روی گاز پای چپ رو کولر بشه همه جام خنک بیفتم دنباله بادکنک
سهشنبه 27 دیماه سال 1401 22:08
سخن زمستانی اول:لینک گروه رو هم برداشتم،چون هم خیلی آدم میومد و میرفت یا ساکت یه گوشه بودن یا دعوا درست میشد همش.گروه رو یه جورایی پرایوت کردم با چند تا از بچه های خوب.هر کس از بچه هایی که منو میشناسن کامل دلشون خواست بیان آیدی تلگرام بدن اددشون میکنم.ولی باید بشناسمتون،ناراحت نشین،همتون داداشی ها و خواهرام هستین.دیگه...
-
پای نیزاری ماندم، باد میآمد، گوش دادم: چه کسی با من، حرف میزد؟
شنبه 24 دیماه سال 1401 19:08
دیشب خیلی چیزها توی ذهنم بود که بنویسم ولی الان یادم نمیاد. سه چهار روزه که خیلی مریضم.امروز کمی بهتر شدم.وقتی مریضم،اصلا از اونا نیستم که غر بزنم.یه گوشه اروم میخوابم و به مرگ فکر میکنم.همش فکر میکنم که دیگه کارم تمومه و این آخرین بیماری هم که دارم از سر میگذرونم و بعدش میمیرم و باید برم به دنیای دیگه. اخبار و وزیر و...
-
در حســرت دیــدار تـو آواره ترینــم هرچند که تا منزل تو فاصلهای نیست
شنبه 24 دیماه سال 1401 17:38
از ژوبین و asal گلایه دارم که نیومدن به گروه تلگرامم.
-
تصمیم گرفتم آنقدر کمیاب شوم شاید دلی برایم تنگ شود ، ولی افسوس فراموش شدم
پنجشنبه 22 دیماه سال 1401 18:17
سخن اول:روز زن رو به همه تبریک میگم.چه اونایی که مادر هستن و چه اونایی که نیستن.خدا توفیق و سعادت مادر شدن رو به همه بده از جمله به عزیز دل من که تنها آرزویی که داره داشتن یک بچه هست. سخن دوم:هوای سرد و تخمی شده،شیراز هم جوری شبها سرد میشه که زمین یخ میزنه.خداوند همه کارتن خواب ها و کسایی که سقفی بالا سرشون نیست رو...
-
کلاب هاوس،آری یا خیر؟
شنبه 17 دیماه سال 1401 08:58
داشتم فکر میکردم به جای گروه تلگرام،کلاب هاوس بزنیم؟موافقین؟
-
بارون
پنجشنبه 15 دیماه سال 1401 17:28
یه بارون قشنگی داره تو شیراز میاد جای همتون خالی
-
دعا میکنم دائما خدا کمکم کن خواهشا رویام بزرگه
سهشنبه 13 دیماه سال 1401 20:21
دیروز با یه دوست عزیز وبلاگی حرف میزدم و میگفت که آروم شدی انگار و از این صحبتها و امروزم یه دست دیگه بهم گفت چطور از روی نوشته و صدا عاشق یکی میشی. میدونید چیه؟کص توی خون منه،اگه رگم رو بزنن به جای خون کس از تو رگ هام میریزه،طعم کس رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم.صبح که از خواب پا میشم اول جق میزنم و بعد صورتم رو میشورم.من...
-
در جواب من نوشتی تو با قهر و کینه مهرت به دل من دیگه هرگز نمیشینه
سهشنبه 13 دیماه سال 1401 19:36
هر بار که میخوام در این وبلاگ رو تخته کنم به حرفهای خانوم ف فکر میکنم که بارها بهم گفته فقط بنویسم. https://khanomef.blogsky.com/ و به این پست بلومحیای عزیزم https://bluemahya.blogsky.com/1401/07/01/post-131/Dear-Travis-Bickle به خاطر این دو عزیز دوباره برمیگردم. اگه یه دوست واقعی توی این دنیا باشه خانوم ف هست و اگر...
-
حرفهای تقریبا آخر
دوشنبه 12 دیماه سال 1401 15:42
شاید دیگه کمتر و کمتر نوشتم تا روزی که دیگه هیچی ننوشتم.گفتنی ها رو گفتم و دیگه چیز زیادی واسه گفتن نمونده.این گروه هم میمونه یادگاری از من واسه شما مخاطب عزیز و خوبم.اونجا تبلیغ بکنید و چت بکنید و حرف بزنید و پروکسی بگیرید و .... بوس بوچ
-
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
شنبه 10 دیماه سال 1401 17:37
لینک گروه تلگرام تلگرام: t.me/+PglZBcLEFN https://t.me/+PglZBcLEFNs4ZjU8 بوس بوچ بوج
-
نادان ترینِ مردم، نیرومندترینِ آنان در باور به برتری خویش است، و داناترینِ مردم اوست که به خود بیشتر اتهام زند
جمعه 9 دیماه سال 1401 22:23
بوس اول:اگه شما مجردا اجازه بدین ما متاهل ها هم یه دوست دختر برداریم.مجردها مخصوصا این دهه هفتادی ها همه رو برداشتن واسه خودشون.خراب هم میکنن کیس ها رو و قدر دان نیستن. بوس دوم:احساس میکنم به شدت میل و کشش جنسی توی جوون های امروزی کم شده،یعنی میبینی همه شبیه هم شدن و زیاد هم کاری به هم ندارن.دختراشون هم گاها شاکی میشن...
-
اگر می خواهی پس از مرگ فراموش نشوی یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد یا کاری کن که قابل نوشتن باشد.
جمعه 9 دیماه سال 1401 06:39
تو این ده سال و خرده ای که وبلاگ داشتم بالای ده هزار بار در جواب کامنت دخترها و حتی بعضی پسرها گفتم که به هم شماره بدیم ولی عملا کمتر از ۵ نفر به من شماره دادن. مهربان باشید،شاید فردایی نباشد.
-
مهم نیست که با چه طوفانی روبرو هستید باید بدانید که خدا شما را دوست دارد. او شما را رها نکرده است
جمعه 9 دیماه سال 1401 04:20
یه لیست از فیلمهای امریکایی هستن که بیشترشون مربوط به دهه ۹۰ میلادی و تا دهه اول قرن بیست و یکم که هنرپیشه های مشترکی دارن و همه این فیلمها کمدی و قشنگ هستن.توی اینترنت چیز زیادی در مورد این گروه پیدا نمیکنید ولی فیلمهاشون همه جا واسه دانلود هست و شاید خیلی هاشون رو دیده باشین.به این گروه میگن frat pack که نمیدونم...
-
آن کس که با سهل انگاری می نویسد، در وهله اول ثابت می کند که خودش هم ارزش چندانی برای افکارش قایل نیست
چهارشنبه 7 دیماه سال 1401 21:57
قصه شبانه اول:خیلی دلم میخواد به جای این روزانه نویسی،چرت و پرت گفتن و کس شعر نویسی یک داستان بنویسم یا یک قصه بگم یا در مورد یک فیلم نقد و تحلیلی بنویسم و دیگران من رو تحسین بکنن.کاش میتونستم. قصه شبانه دوم:اون موقع که تازه اومده بکدم شیراز،نونوایی های بربری خیلی خلوت بود،و این دوستای شیرازیمون میگفتن که کی نون بربری...
-
دوتا گوجهفرنگی با هم دعوا میکردن.. یه گوجهسبز میاد جداشون کنه گوجهفرنگیها میگن: سید تو دخالت نکن!
چهارشنبه 7 دیماه سال 1401 12:19
از اونجایی که خانم ف دستور دادن هر روز پست بزارم منم با یه نوشته بی محتوای دیگه باز هم در خدمت شما خلق الله هستم. سخن اول:به نظرتون تو تلگرام گروه بزنیم و بریم پی وی همدیگه و لاس بزنیم یا نه؟حداقل باید ۲۰ نفر بشیم،همه هم نباید دختر باشن.پسر هم باید بیاد. سخن دوم:گلاب به روتون مدفوعم سفت و سیاه شده،انگار خون توش...
-
حق فرزند بر پدر این است که مادر او را گرامی بدارد..
سهشنبه 6 دیماه سال 1401 22:12
از اونجایی که میدونم دلتون برای نوشته هام تنگ میشه حتی اگر چیزی به ذهنم هم نرسه براتون مینویسم که خوشحال بشین و برام دعا بکنید. سخن اول:قبلا تخمام خیلی تیر میکشید الان خوب شده ولی کونم میخاره،قشنگ تو حموم میشورم کونم رو،بعد مستراح هم میشورم،ولی کونم میخاره.شاید پشم داره کونم و باید با واجبی کارشون رو یک سره بکنم.حرف...
-
من از هفتهى پیش دوباره افتادم به یادت فکر نمی کنم کسى مثله من اِنقدر بخوادت
جمعه 2 دیماه سال 1401 17:35
کاری به حواشی تتلو ندارم.فقط از ترانه هاش میخوام بگم.بعضی ها به تتلو فحش میدن یا ترانه هاش رو نادیده میگیرن،میگن که چرت و پرت میگه،شعراش بدون مفهوم هست،همش فحشه،بدمون میاد از ترانه هاش. من واسه آدمهایی که ترانه های تتلو رو درک نمیکنن و باهاشون ارتباط بر قرار نمیکنن خیلی خوشحالم چون هنوز کریسمس توی چشماشون برق میزنه و...
-
راه رویام رو چه زود دزدید،من یلدام،شب دور از خورشید
چهارشنبه 30 آذرماه سال 1401 18:42
یلداتون مبارک. امیدوارم غم و غصه ها از دلتون بره،یکی رو پیدا بکنید که کستون رو از کیرش پر بکنه و کیرتون رو تا ته بکنه توی کسش و حرصتون نده و آدم باشه و دوستتون داشته باشه. امیدوارم صفت های بد مثل پول پرستی،حرص،طمع،حسادت،دروغ گفتن و عقده ای بودن از هممون دور باشه. امیدوارم قسط هاتون زودتر تموم بشه و حقوقتون تا آخر ماه...
-
یک تن نیافتیم که فهمد زبان ما هم شهری اند مردم و، ما در میان غریب
دوشنبه 28 آذرماه سال 1401 19:58
نمیدونم چرا وبلاگ ها و وبلاگ نویس ها و اونایی که کامنت میزارن یه جوری شدن،وبلاگ هایی که میخوندم رو همه بستن و صاحباشون گم و گور شدن.فقط دو سه وبلاگ درست و حسابی مونده.بلاگ اسکای رو که باز میکنی همه وبلاگ ها شده تبلیغاتی و مذهبی و اینایی که سه صفحه از مادر شوهر و اینا مینویسن.ولی یه سری وبلاگ ها هستن گنگ و مبهم...
-
از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد به نام انسانیت.
جمعه 25 آذرماه سال 1401 20:05
کارتون "بچه رئیس" رو دیدم،آخرش گریه کردم،اونجایی که فرشته ها میان و توی خواب به پدر و مادر تلقین میکنن که بچه شون رو فراموش بکنن و همه وسایلش رو با خودشون میبرن.خیلی گریه کردم.
-
آدمی، ثمرهی همهی تجربههاییست که از سر گذرانده، همهی آدمهایی که شناخته و همهی رویاهایی که تحقق بخشیده یا نبخشیده
پنجشنبه 24 آذرماه سال 1401 03:39
ساعت ۳ نصفه شب من نمیتونم بخوابم.مریضم یا نه رو نمیدونم.گلوم خشک شده.رفتم جق زدم آروم شدم.مغزم راحت میشه.اومدم بلاگ اسکای رو باز کردم.هیچ نظری برام نیومده،توی صفحه اول بلاگ اسکای اولین وبلاگ به روز شده عنوانش اینه:با ترشحات بعد از عمل فیستول چه کنیم؟حالم به هم خورد و بازش نکردم.میرم توی اینترنت و میگردم ببینم الان...
-
خانه اى که کودک در آن نباشد ، برکت ندارد.
سهشنبه 22 آذرماه سال 1401 15:44
روز قیامت موقع حساب، خداوند به جبریل دستور میدهد که بچه های مؤمنین را به بهشت وارد کند (فرشته وحی آنها را به سوی بهشت راهنمایی میکند ولی آنان) دم در بهشت میایستند و داخل نمیشوند، از پدران و مادران خود سؤال میکنند، فرشتگان پاسخ میدهند که آنها مشغول حساب و اعمال خود میباشند و مانند شما نیستند، آنگاه اطفال مؤمنان...
-
جاهلی از عاجزی بدتر بود
سهشنبه 22 آذرماه سال 1401 15:16
امروز یه رفیقی،یه فامیلی گفت بیا فلان جای شیراز،که جای بدی هم نیست کارت دارم،شصتم خبردار شد که قضیه نتورک مارکتینگ و این حرفهاست و از اون جایی که رفیق و هم پیک ما بود گفتیم چشم و رفتیم.دو ساعت تمام مخ ما رو خوردن و گفتم چشم ایشالا جلسه بعد مزاحمتون میشم و فرار کردم. برادرهای من،خواهرهای من،این قضیه نتورک مارکتینگ توش...
-
قربون خانوم ف و بلو محیا و asal
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1401 18:36
اگه این کشور فقط ده نفر مثل من و آقا نادر فتوره چی راس کار داشت امریکا و ژاپن که هیچ،الان تو کره مریخ جق میزدیم و کص viola bailey رو تو مریخ میخوردیم.یه گوشه کار رو هم میدادیم دست داش گلم phil و عزیزم برنتین هشتگ عوارض آبجو خانگی
-
کیر تو اسنپ
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1401 12:09
باز کار و بار ریده شد توش و کرایه ها رو تا سر حد سه،چهار هزار تومن پایین آوردن.
-
به امید آنکه جایی قدمی نهاده باشی همه خاکهای شیراز به دیدگان برفتم
دوشنبه 14 آذرماه سال 1401 17:56
درمورد شیراز یه نفر گفته بودکمی حرف بزنم.منم که ملامنبری هستم و حالا واستون منبر مبسوطی در مورد شیراز میخوام برم. اولین نکته در مورد شیراز گنده گوز بودن مردمش هست یعنی که هر چی بشه میگن اینا شیرازی نیستن و شیرازی های اصیل همه رفتن خارج و کره مریخ هستن و خیلی هم ادعاشون میشه و اکثرا هم آدمهای تازه به دوران رسیده ای...
-
سامانتا: «قلب مث یه جعبه نیست که پُر بشه. هر چی بیشتر عشق بورزی، بزرگتر میشه.»
یکشنبه 13 آذرماه سال 1401 21:17
شیراز اومدم.مشهد رو دوست نداشتم.خوب بود،ولی سرد بود،سرماش استخون سوز بود.شیراز هواش بهتره.در مورد دختر و اینا نظری ندارم چون من پسر پیغمبر هستم.داداش گلم برنتین و خواهر گلم asal دیدین یکی دو روزه هوای شیراز ابری و بارونی شده،از قدم مبارک منه که برگشتم شیراز.
-
اگر کون زیرِ دست و پا بریزد،به جانِ تو که کیرم برنخیزد
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1401 16:15
نمیدونم این رو گفتم در مورد تهران یا نه. مسائلی هست توی تهران که شهرستانی ها درک نمیکنن و اون رو میزارن به حساب گنده دماغی و این که تهرونی ها خودشون رو میگیرن.ولی واقعیت زندگی در تهران از زمین تا آسمون با همه شهرها حتی شهرهای بزرگ مثل شیراز و مشهد فرق داره.سیاه نمایی نمیکنم در مورد تهران،و از بیان مسائل کلی مثل ترافیک...
-
تو شب بیدار منی همه جا تکرار منی گر چه بی من گر چه که دور دله من دل یار منی
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1401 01:03
اینو بگم لال از دنیا نرم،اگر بهشتی باشه،صدای مرغان بهشتی مثل صدای سارا نائینی میمونه.
-
خاطرات دوران کودکی همچون رویاهایی هستند که حتی بعد از بیدار شدن در ذهن مان باقی مانده اند
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1401 00:03
هذیان بیماری اول:امروز ظهر از خونه زدم بیرون و رفتم نون بربری خریدم. هذیان بیماری دوم:احتمالا دوباره برگردم شیراز. هذیان بیماری سوم:همچنان مریضم و خوب نشدم. هذیان بیماری چهارم:انگار آدم وقتی مریضه کیرش هم مریض میشه. هذیان بیماری پنجم:سری فیلمهای jackass رو ببینید.البته به تنهایی و اگه شوخی های خرکی و تخمی دوست...
-
خیلی حیف شد.
چهارشنبه 9 آذرماه سال 1401 00:49
تیم ملی باخت خیلی غصه خوردم،سرم درد گرفت.
-
هر کس عفو و گذشت داشته باشد خدا نیز از او گذشت خواهد نمود.
دوشنبه 7 آذرماه سال 1401 23:55
سخن اول:این آنفولانزایی که همه گرفتن منم گرفتم،خیلی بد هم گرفتم،بیحال و تب آلود هستم.نمیدونم چند روز دیگه خوب میشم.خوب شدم سریع میرم حرم واسه شفای همه دعا میکنم. سخن دوم:اعتیادم به بازی های کامپیوتری دوباره برگشته و گرفتار دوتا بازی شدم.بازی تاس وتخت و بازی call of duty.خیلی بازی دوست دارم. سخن سوم:بحث کردن با من مثل...
-
فایده نداره
دوشنبه 7 آذرماه سال 1401 23:16
خطی که دادی خاموشه. دعوای من و تو حکایت مارتین فورد و هالک ایرانی هست.حتی اگه نیم درصد هم فیک نباشی که هستی،دعوا با تو فایده نداره.یا یه دختری که من اصلا با خانم ها و دخترها دعوا نمیکنم، یا یه پسر نوجوون هستی . یه مرد میانسال پخته نیستی.واسه خودم متاسفم که باهات دهن به دهن شدم. موفق باشی.
-
هر کس مو مى گذارد، آن را خوب نگه دارد وگرنه کوتاهش کند.
دوشنبه 7 آذرماه سال 1401 10:09
چند تا نکته بگم که شاید بدیهی باشه واسه بعضی ها ولی خیلی ها رعایت نمیکنن. نکته اول:پشمای زیربغل و پاهاتون و کس و کون و کیرتون رو بزنید.آقایون محترم پشم های کیرشون رو بزنن،به خدا اینجوری تمیزتر و مرتب تر هستین.من مردهای خیلی زیادی دیدم که اصلا پشماشون رو نمیزنن.اون موقع که بیمارستان کار میکردم.مردای جوون و میانسالی...
-
چه حادثه عجیبی است. باید بروی و هیچگاه باز نگردی.
شنبه 5 آذرماه سال 1401 22:59
سخن اول پیرامون مرگ:سریالی از شبکه ifilm پخش میشه به اسم "پنچری"،توی این سریال مرحومه زهره فکور صبور بازی میکنه که مثل قرص ماه زیباست،هر بار میبینمش قلبم فشرده میشه که دنیایی از زیبایی رو با خودش زیر خاک برد.قلبم به درد میاد که عن خانم هایی مثل تیلوتیلو،پریسان،سیما،این زن هایی که به من فحش میدن،همسرجنده...
-
برد ایران عزیزم
جمعه 4 آذرماه سال 1401 15:58
خدا رو شکر ولز رو بردیم. خیلی خوشحال شدم
-
آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده
جمعه 4 آذرماه سال 1401 03:07
شاید باورتون نشه ولی دارم میرم مشهد واسه زندگی.در واقع الان توی قطارم به سمت مشهد. اونجا یه کار پیدا کردم،اسنپم هم رو هم دارم. خداوکیلی آدم زرنگی هستم فقط توی دوره بدی به دنیا اومدم. حالا رسیدم مشهد بهتون میگم شهرش چطوره،شنیدم که صیغه ای و این صحبتهاش خوبه.از شیراز که خیری ندیدیم.این دفعه دیگه فقط افغانستانی.عاشق...
-
سخت ترین عذاب را در روز قیامت کسى دارد که مردم او را آدم خوبى بدانند ، اما هیچ خوبى و خیرى در وجود او نباشد .
چهارشنبه 2 آذرماه سال 1401 01:21
آدم کثافت توی وبلاگ نویس ها زیاده یکیش خود من.کامنت گزار احمق و بی وجود و عقده ای هم زیاده یکیش مثلا کی رو بگم که خدا رو خوش بیاد ولش کن. ولی از همه کثافت تر این تیلو تیلو هست.دختره احمق روانی عقده ای اگه خودش بود هم من مشکلی نداشتم ولی یه جوری ادای خوبا رو در میاره که آدم حالش به هم میخوره ازش،بعد خیلی زیر پوستی میره...
-
ظلمانیترین مکانها در دوزخ از آن کسانی است که در زمانه بیاخلاقی، بیطرف میمانند.
سهشنبه 1 آذرماه سال 1401 22:25
من که این وسط نشستم یه گوشه نون و ماستم رو میخورم و واقعا هیچ کدوم از دو طرف این درگیری ها سر سوزنی واسم مهم نیستن و موضعم رو خیلی واضح توی این پست گفتم و کلی هم فحش شنیدم آدرس لینک .هنوزم نظرم همون هست که گفتم.تا وقتی که عن خانم هایی مثل مسیح علینژاد و فرانک عمیدی و شیرین نشاط و ترانه علیدوستی میخوان رهبری بکنن...
-
کس پدر ها
دوشنبه 30 آبانماه سال 1401 19:00
شیکه یک صداوسیما قبل و بعد از بازی این یارو مادر جنده کونی چاقال سامان گوران رو آورده با اون رفیق آب کونش دارن تیم ملی رو مسخره میکنن.و پشت سر هم لوده بازی در میارن و کِرکِر و خنده میکنن. مادر جنده ها،من ریدم تو سر در صدا و سیمای کیریتون.خودتون دارین تیم ملی رو مسخره میکنید توی رسانه ملی،از بقیه چه انتظاری دارین....
-
هیچ کس به اینکه خوب نمیرقصی، اهمیت نمیدهد. فقط بلند شو و برقص.
یکشنبه 29 آبانماه سال 1401 10:15
سخن اول:یه پست طولانی و پر از نقد و حرفهای سیاسی و عاقلانه و درست و حسابی نوشتم و خوندم و خودم هم لذت بردم از این که میتونم این قدر قشنگ بنویسم و نمینویسم و بعد پاکش کردم.چون من فقط یه چیز میخوام.من کس(کص) میخوام فقط.به هیچی جز اون فکر نمیکنم. سخن دوم:با این حجم نگاه غریبه روی وبلاگم مشکل دارم واقعا.من دوست دارم روزی...
-
دل حاجی گرفتار شیرینه وای وای عجب دندون تیزی
دوشنبه 23 آبانماه سال 1401 21:55
یه ژانری هست و یه تیپی از مردها هستن که اونا هم صدای خاموش این اعتراضات هستن و تمایل شدیدی به تغییر و لغو حجاب و آزادی پوشش زنان دارن.اون هم مردهای بالای پنجاه سال که دیگه بچه هاشون یا بزرگ شدن یا ازدواج کردن و رفتن و حاج خانم هم دیگه حال و حوصله دادن نداره یا دیگه مرده به چشمشون نمیاد.اینا هم خیلی خوشحالن از این که...
-
حال گُه
جمعه 20 آبانماه سال 1401 03:12
شب ها نمیتونم بخوابم دوباره حسهای بدی که مهر و آبان پارسال داشتم اومدن توی سرم. احساس ضعف و مریضی دارم. هر بار میریم یه مهمونی تا مدتها بعدش حالم خوش نیست.انگار بهم انرژی منفی میدن.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 آبانماه سال 1401 13:11
اینجا یه زلزله آرومی اومد و رو مبل که بودم کونم تکون خورد.
-
یاوه می گویـم عقلم زایل اسـت فکر و اندیشه همیشه باطل است
چهارشنبه 18 آبانماه سال 1401 23:09
ماجرای اول:دیشب تا خودِ خود صبح خواب های عجیب و پر از جنایت میدیدم. ماجرای دوم:وقتی میزنم رو ترمز انگار دو تا آهن رو همدیگه ساییده میشه.نمیدونم چه ایرادی برداشته. ماجرای سوم:این سریال دودکش که شبکه ifilm میزاره خیلی با مزه هست. ماجرای چهارم:امروز شیراز این قدر بارون اومد که حد و حساب نداشت. ماجرای پنجم:زنگ زدم به اسنپ...